در اين بخش براى اينكه بيشتر به سير انديشه
و ميراث و بازماندههائى كه در قرن پنجم و زمان راغب اصفهانى مؤلّف مفردات قرآن با
آن مواجه بوده و نيز ريشههاى علوم را در قرآن بشناسيم، بايد بدانيم كه علم و ادب
در فرهنگ و تمدّن اسلامى آنچنان گسترش يافت كه از سيصد (300) علم تجاوز نمود و در
هر رشته فحول و بزرگانى بجهان بشريّت با كوله بارى از نوشتههاى آنان عرضه نموده
است كه امروز تمام موزهها و كتابخانههاى جهان شرق و غرب را زينت بخشيده و
قرنهاست كه آنها را مورد بهره بردارى خويش قرار دادهاند، از قبيل:
علوم شرعى- فقه- تاريخ- علوم ادبى- واژه شناسى- علوم خطابى و شعر-
رياضى- جغرافيا- شيمى- پزشكى- زمين و آب شناسى- علوم سياسى- جامعه شناسى- تذكره
نويسى- علوم اخلاقى و تربيتى- قضائى- صنايع و فنون- كيهان شناسى- و علوم روانشناسى
... كه بيشتر آنها شاخهها و فروعى دارد و تماما از قرآن كريم و سنّت و عترت
پيامبر 6 نشأت گرفته زيرا كه در دو كتاب يا دو درس از سرپرست دانشگاه اسلامى و
جعفرى تمام آياتى كه در قرآن از فضيلت علم و عقل گفتگو كرده، براى شاگرد ممتازش
هشام بن حكم بدون اينكه- معجم المفهرس- در كار باشد بيان داشته و براى عقل هفتاد و
پنج كارگزار با اضداد آنها ترسيم نموده است و در همان جا گفت:
«قال رسول اللّه: طلب العلم فريضة على كلّ
مسلم الا انّ اللّه يحبّ بغاة العلم.
». رسول خدا فرمود: دانشجويى بر هر مسلمانى واجب است و همانا خداوند
دانشجويان را دوست دارد.
و هيچ علمى از تأثير مستقيم قرآن بر آن خالى نبوده و نيست و هر كدام
از آنها مؤسّس يا مؤسّسين دارند كه پايه گزاران نخستين آن علمند:
1- در علوم شرعى و فقه: خود پيامبر 6 و سپس صحابه و پيشوايان
مذاهب.
2- در تاريخ نگارى: نخست قرآن و در قرون دوّم و سوّم و چهارم و به تبعيّت
از قرآن تا عصر راغب بترتيب- واقدى- ابن اسحاق- ابن هشام- احمد بن ابى