اينگونه نامگذارى يعنى ناميدن فرزند به-
ابن- از اينجهت است كه پدرش او را ساخته و خداوند پدر را براى فرزند در حكم بنّاء
و سازنده قرار داده است و هر آنچه كه از راه تربيت، سرپرستى يا خدمت زياد براى
فرزند، يا قيام و اقدام براى كارى كه نتيجهاش باو مىرسد بدست مىآيد آنرا فرزند،
كه همان محصول آن است گويند، مانند:
فلان ابْنُ
حرب- يعنى زاده جنگ، در مورد جنگجويى كه براى جنگيدن و پرداختن زياد به فنون آن،
چنان ناميده شده و از جنگ به جنگجويى رسيده است.
فلان ابْنُ
السّبيل- يعنى زاده سفر، نامى است در مورد كسى كه هميشه در سفر است و از سفر تجربه
اندوخته. و ابْنُ الليل: دزد.
ابْنُ العلم- يعنى زاده علم و دانش، شاعر
گويد:
أولاك بَنُو خير
و شرّ كليهما
(آنها هر دو فرزندان خير و شرّند) فلان ابْنُ بطنه و
ابْنُ فرجه- در باره كسى كه همّتش و فكرش همواره خوردن و شهوترانى است.
ابْنُ يومه- كسى كه در انديشه فردايش نيست،
خداى تعالى گويد: (وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى
الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ- 30/ توبه) و (إِنَ ابْنِي
مِنْ أَهْلِي- 45/ هود) و (إِنَ ابْنَكَ سَرَقَ- 81/ يوسف).
جمع ابْن- أَبْنَاء و بَنُون- است، خداى تعالى فرمايد:
(وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ
بَنِينَ وَ حَفَدَةً- 72/ نمل) و (يا بَنِيَ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ- 67/ يوسف).
و (يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ[1] عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ- 31/ اعراف) و (يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ
الشَّيْطانُ- 27/ اعراف) مؤنّث ابن- ابْنَة و بِنْت- است جمعش
بَنَات.
[1] در جاهليّت زنان و مردان بدون پوشش طواف مىكردند و از خوردن
گوشت و چربى و شير، خوددارى مىكردند در اين آيه پوشيدن جامه، و پوشاندن عورت
تاكيد شده تا در طواف و نماز برهنه نباشند و بعد مىگويد( وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ
الْمُسْرِفِينَ- 31/
اعراف) بكلّى پرهيز يا به كلّى زياده روى نكنيد كه خداوند گزاف كاران و زياده روان
را دوست ندارد.