responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 323

مى‌شود لذا مى‌گويند- كسد حتّى فسد بوار، به هلاكت هم تعبير شده است.

افعالش عبارت از- بَارَ الشّي‌ء يَبُورُ، بَوْراً، بُؤْراً- خداى تعالى گويد:

(تِجارَةً لَنْ‌ تَبُورَ- 29/ فاطر) (داد و ستدى كساد ناپذير) و (وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ- 100/ فاطر) و روايت شده كه‌

«نعوذ باللّه من بوار الأيم».

(از افزون شدن گناه به خدا پناه مى‌بريم) و آيه (وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ- 28/ ابراهيم) (ملّت خويش را در خانه فساد و هلاكت فرود آوردند).

رجل حائر بَائِرٌ- و- قوم حور و بُورٌ- يعنى مردى و قومى سرگشته و هلاك شده، خداى تعالى گويد: (حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً- 18/ فرقان) يعنى هلاك شدگان. بُور- جمع- بائر است و گفته‌اند- بور- مصدر است كه در مفرد و جمع هر دو بكار مى‌رود مثل رجل بور و قوم بور- شاعر گويد:

يا رسول المليك إنّ لسانى‌

راتق ما فتقت إذ أنا بور

(اى پيامبر و رسول خداى زبانم از تكلّم بسته است زيرا در هلاكتم).

بار الفحل النّاقة- شتر فحل، ناقه را بوئيده كه پاكى او را استشمام كند. سپس اين معنى بطور استعاره در باره آزمون بكار رفته است، گفته‌اند:

بُرْتُ‌ كذا- يعنى او را آزمودم.

بأر

: بِئْر (يعنى چاه و حفره)، خداى عزّ و جلّ گويد: (وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ[1]-


[1] خداوند در چند مورد علّت عذاب و هلاكت رسوا كننده قوم عاد را بيان كرده است از قصرى و كاخى كه بر بلندى كوه ساخته بودند و آنجا مركز عياشىّ، و هرزگى‌شان بوده، مى‌فرمايد:( أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ!؟- 128/ شعراء) كه از آن بالا مردم رهگذر را به باد مسخّره مى‌گرفتند« يجتمعون اليها للعبث بمن يمرّ فى الطّريق» عمل زشت و ننگين ديگرشان در آب و چاه انداختن افراد بى‌خبر بوده كه سر چاه را مى‌پوشاندند تا رهگذران غفلتا در آن بيفتند تا آنها بخندند و لذّت ببرند و ده‌ها عمل دور از انسانيت ديگر كه متأسّفانه در دوران اخير بخصوص در زمان قاجار چنين عادات زشتى بصورت داشتن دلقك‌ها، و انداختن افرادى در استخرها رايج بوده و عدّه‌اى انسان ضعيف امّا در انسان بودن همطراز خويش را وسيله عيش و عشرت خود قرار مى‌دادند، انسانى كه بايد در اثر كارهاى اجتماعى و داشتن روح خداپرستى با تمام نيرو و در برابر مشكلات بايستد و همانطور كه پيامبر6 فرموده است حتّى اظهار عجز هم نكنند در فرهنگ مستكبرين عيّاش سر و صورت خود را سياه مى‌كند و با هزاران اداهاى مضحك آلت و ابزار خنده و عياشى ديگران مى‌شوند كه با كمال تأسّف هنوز هم ريشه‌هاى آن فرهنگ غير انسانى باقى است اميد است آن روش ناپسند يعنى سياه بازى و دلقك شدن كه بعد از انقلاب هم يكبار. در صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران عيد نوروز 59 به نمايش گذاشته شده به كلّى از فرهنگ اسلامى و انقلابى ما ريشه كن شود. دلقك بازى در شأن انسان عصر امروز نيست.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 323
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست