responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 338

أتبع فلان بمال- مال به او رسيد.

التَّبِيع‌- بچّه گاوى است كه مادرش را دنبال مى‌كند.

التَّبع‌- يعنى پاى جنبدگان، چنين نامگزارى براى پاى حيوانات مثل سخن اين شاعر است كه مى‌گويد:

كأنّما الرّجلان و اليدان‌

طالبتا و تسروهما ربّتان‌

(گوئى كه پاها و دستانش لرزان بدنبال صاحبشان هستند و در پى او حركت مى‌كنند و آنها را لرزان مى‌بينى.

المُتْبَع‌- حيوانى كه بچّه‌اش به دنبالش مى‌رود.

تُبَّع‌- رؤسايى بودند كه به خاطر پيروى بعضيشان از بعض ديگر در رياست و سياست اينچنين ناميده شده‌اند و نيز گفته شده:

تُبَّع‌- فرمانروا و ملكى كه قومش از او پيروى مى‌كند و جمعش- تَبَابِعَة است و در آيه (أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ‌- 37/ دخان).

(اينان بهترند يا پيروان تبع كه بخاطر مجرم بودنشان، او هم هلاك شد، و خود تبّع مردى نيكوكار بود).

و نيز تُبَّع‌ بمعنى سايه است، زيرا سايه تابع آفتاب است:.

تبر

: التَّبْر يعنى بزرگ، و هلاكت و شكستن، كه فعلش- تَبَرَهُ‌ و تَبَّرَهُ‌ است.

خداى تعالى گويد: (إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُمْ فِيهِ‌- 139/ اعراف).

(آن قوم و آنچه كه از بت‌ها در ميانشان بود نابود و تباه گشت).

و آيات (وَ كُلًّا تَبَّرْنا تَتْبِيراً- 39/ فرقان) و (وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً- 7/ اسراء) و (وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَباراً- 28/ نوح) بر ستمگران جز هلاك، و تباهى نخواهد افزود.

تترى‌

: تترى‌ بر وزن فعلى- در معنى تواتر و پياپى بودن و پيروى كردن تك تك و اندك اندك است كه اصلش با حرف (و) است يعنى- وتر- مثل واژه‌هاى تراث و تجاه- كه اصلشان از- ورث و وجه- است.

كسى كه واژه تترى را منصرف بداند، الف آخر آن را زايد مى‌داند، نه بخاطر تأنيث امّا آنكه تترى را غير منصرف بداند الف آنرا علامت تأنيث مى‌داند در آيه (ثُمَ‌

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 338
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست