ابن اعرابى[1]
مىگويد: ( «فلان تَاجِرٌ بكذا»
يعنى او در آنكار حاذق است و مهارت دارد و به راه و روش آن كسب آشنايى دارد.
تحت
: تَحْت يعنى پائين در برابر فوق كه به معنى
بالا است، آيه (لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ[2]- 96/ مائده) و (جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ
تَحْتِهَا الْأَنْهارُ- 25/ بقره) و (فَناداها
مِنْ تَحْتِها- 24/ مريم).
واژه تحت در معنى پائينى است كه جدا و بريده از- فوق- باشد و امّا
واژه- اسفل- پائينى است كه بفوق متّصل است چنانكه مىگويند- المال تحته- يعنى مال
در تصرّف و اختيار اوست.
أسفله أغلظ من أعلاه- قسمت پائين او از بالايش ستبرتر و استوارترست.
و در حديث
«لا تقوم السّاعة حتّى يظهر التُّحُوت».
تحوت- يعنى أراذل مردم (قيامت بر پا نمىشود تا اينكه اراذل مردم
ظاهر شوند يعنى حكومت كنند)
[1] محمّد بن زياد كوفى مكنّى به ابن اعرابى شاعرى است ماهر،
نحوى فاضل و لغوى، راوى اشعار قبائل، در كوفه از بزرگان و پيشوايان لغت و از
شاگردان كسائى، كه ابن سكيت و ثعلب و جمعى از اكابر وقت كه قريب 100 نفر بودهاند
فنون ادبى را از وى اخذ كردهاند، ثعلب گويد ده و چند سالى در درس او حاضر بودم و
كتابى در دستش نديدم و او مشكلات علوم زمان را بدون كتاب املاء و تدريس مىكرد
ولادتش در سال 150 هجرى و وفاتش 231 هجرى است، شعرى زيبا در وصف كتاب دارد
مىگويد:
1-
سألتُ حبيبى
الوصلَ منه دُعابَةً
و أعْلَمُ
أنَّ الوصل ليس يكونُ
فمَاسَ دلالًا
و ابتهاجاً و قال لى
برفقٍ مجيباً(
ما سألتَ يَهُونُ)
[2] مىفرمايد اگر يهوديان تورات، و مسيحيان انجيل و هر دو گروه
قرآن را كه از جانب پروردگارشان بر آنها نازل شده است عمل كنند از بركات آسمانى و
زمين كه بالاى سرشان و زير پايشان قرار دارد بهرهور مىشوند چنانكه در آيات ديگر
فرمود:( وَ أَنْ لَوِ
اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً- 16/ جنّ)« وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ
مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ- 3/
طلاق) كه خداوند ايمان و تقوا و اطاعت از او را اسباب توسعه رزق قرار داده است و
در جاى ديگر فرمود(
لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ- 96/ اعراف) مجمع البيان ج 2 ص 222.