responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 342

قضى الشّي‌ء يقضى- كه در آيه فوق بكار رفته بمعنى آن را بريد و از بين برد.

التَّفَثُ‌- چرك ناخن و ساير آلودگيهاى جسمى است كه لازم است از بدن پاك و دور شود عرب اصيل و قح گفت- ما أَتْفَثَكَ‌ و أدرنك (چقدر ناتميز و چركينى).

ترب‌

: تُرَاب‌ خاك، خداى تعالى گويد: (خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ‌- 20/ روم) و (يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً- 40/ نباء).

تَرِبَ‌- يعنى آنچنان نيازمند و فقير شد كه گويى بخاك متّصل شده و بر خاك نشسته است و آيه (أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ- 16/ بلد) يعنى از فقر و تنگدستى بر خاك نشسته است.

أَتْرَبَ‌- طورى بى‌نياز شد كه گويى به اندازه خاك زمين مال حاصل كرده است.

التّراب‌- خود زمين است.

تَيْرَب‌- مفرد- تَيَارِب‌ و تَوْرَب‌ و تَوْرَاب‌، منظور همان تراب و خاك است.

ريح‌ تُرَبَة: بادى خاك افشان و خاك بيز.

سخن پيامبر 6 كه گفته است‌

«عليك بذات الدّين‌ تَرِبَتْ‌ يداك».

هشدارى است بر اينكه عمل به دين و واقعيّت آنرا از دست ندهى كه نتيجتا مقصود دين را در نيابى و حاصل نكنى و در اثر ناآگاهيت محتاج و نيازمند شوى.

بارح‌ تَرِبٌ‌: استخوانها و دنده‌هاى سينه كه مفردش- ترب- است خداى گفت (يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ‌- 6/ طارق)[1].

امّا آيات (أَبْكاراً عُرُباً أَتْراباً- 37/ واقعه) و (وَ كَواعِبَ أَتْراباً- 33/ نباء) و (وَ عِنْدَهُمْ‌


[1] در معنى علمى اين آيه كه مربوط به انعقاد نطفه و خروج انسان از رحم مادر و بازگشت او به قيامت است، تاكنون در كتب تفاسير اشاره صحيحى نشده است آيه چنين است( فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ، خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ، يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ‌- 6/ طاق)( انسان بايد بنگرد كه از چه آفريده شده از آبى جهنده، از ميان پشت و دنده‌ها خارج مى‌شود) اشكال اينست كه اگر ضمير( يَخْرُجُ) به‌( ماءٍ دافِقٍ) يعنى آب برگردد، آب نطفه از ميان صلب و ترائب خارج نمى‌شود و غالبا ضمير را به همان‌( ماءٍ) برگردانده و سخن را به درازا كشاندند و حال آنكه يكى از هزاران اعجاز لفظى و ادبى قرآن برگشت همين. ضمائر بمرجع اصلى آنهاست اگر منظور خروج( ماء) بود بايستى باصله موصول( الّذى) بيايد امّا سخن از انسان است يعنى آغاز انسان و جايگيرى او در رحم مادر و سپس خروج انسان نه خروج( ماء دافق) از رحم مادر كه در ميان استخوانهاى پشت و استخوانهاى سينه است.

آيه مورد بحث يكى از آيات رستاخيز سوره طارق است و ضمير فاعلى در( يَخْرُجُ) انسان است چنانكه در همين سوره در آيه( إِنَّهُ عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ نيز ضميرش انسان است يعنى شروع پيدايش انسان و خروج و رجوعش بهم پيوسته است و همگى با ناموس و قانون ابدى آفريدگار انجام شدنى است.

اگر تفكر و انديشه‌اى كه در قرآن، فرمان آن بمردم داده شده است، با پاكدلى و ايمان و تقوا و با زبان دانى و توجّه به آيات و قرينه‌هاى لفظى و معنوى و الهام از فرمايشاتى كه از ائمّه اطهار( ع) رسيده همراه باشد يقينا قرآن( يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ‌- 9/ اسراء) استوارترين راهها را نشان مى‌دهد و لزومى ندارد كه تفسير برأى براى معانى نابجا و بيمورد واژه‌ها مانند گفتن آب، بجاى خون باشد، واژه‌ها بايد در معانى وضعى يا مجازى خود باشد و بس.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 342
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست