است، تحقيق در اين سخنان كه در اين مورد
وارد شده است، و مربوط به آنهاست به بعد از اين كتاب موكول مىشود.
توب
: التّوب يعنى ترك گناه به بهترين وجه، واژه- تَوْبَة، از جهاتى از اعتذار رساتر است زيرا
اعتذار و عذرخواهى بر سه وجه است[1]:
1- اينكه عذر خواهنده مىگويد نكردهام. 2- يا باين دليل گناه كردم.
3- يا اينكه گناه كردم بد كردهام و ديگر تكرار نمىكنم.
كه اين معانى وجه چهارم ندارد و قسمت اخير يعنى معنى سوّم همان توبه
است.
توبه در شرع يعنى 1- ترك كردم گناه بخاطر زشتى آن 2- پشيمانى از
انجام آن 3- قصد و اراده و عزم بر ترك بازگشت به گناه 4- و همچنين تدارك نمودن
زمينه ممكن براى جلوگيرى از اعاده آن، هر گاه اين چهار شرط فراهم شود شرايط توبه و
عدم بازگشت به گناه كامل گشته است.
و تَابَ الى اللّه- يعنى آنچه را كه بازگشت بخدا
لازم است بخاطر آورد مانند:
[1] طريحى مىنويسد: التّين و الزّيتون دو كوه در شام است و در
معنى آيه( وَ التِّينِ
وَ الزَّيْتُونِ وَ طُورِ سِينِينَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ- 3/ بلد) مىگويد: منظور از تين( مدينه)
و زيتون( بيت المقدّس) و طور سينين( كوفه) و هذا البلد الامين( مكّه) است كه
خداوند اين چهار مكان را در قرآن برگزيده و نام برده است( ج 2 ص 222) جيمز هاكس
مىگويد: در كتب مقدّسه( عهد عتيق و جديد)- وصف زيتون چنين آمده كه از دور همچون
پرده نقرهاى است و شكوفهاش سفيد رنگ، ميوهاش از مأكولات، لكن اهميّتش روغنش
مىباشد و بوسيله تكاندن آن را مىچينند و اسرائيليان مأمور بودند بقاياى ميوه را
بر درخت براى فقرا بگذارند. قاموس كتاب مقدّس ص 453.
1- على( ع) در نهج البلاغه براى استغفار شش شرط را بيان
مىدارد:
1- پشيمانى بر كار گذشته.
2- قصد بر انجام واجباتى كه ترك شده است.
3- قصد و عزم بر بازنگشتن به گناه.
4- اداى حقوق انسانهائى كه بر عهده توست.
5- قصد و تمرين براى از دست دادن گوشتى كه در اثر گناه بر
توست.
6- چشاندن زحمات طاعت و عبادت بخودت كه شيرينى گناه را بر آن
چشاندهاى سپس مىتوان از خداوند آمرزش بخواهى و استغفار كنى.