responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 352

كتاب (ث)

ثبت‌

: الثَّبَات‌ يعنى پايدارى‌[1] و ضدّ نابودى و زوال، افعالش- ثبت، يثبت، ثباتا- خداى تعالى گويد: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا- 45/ انفال). رجل‌ ثَبْتٌ‌ و ثَبِيتٌ‌ فى الحرب- در جنگ پايدار، و مقاوم است.

أَثْبَتَ‌ السّهم تير را راست و مستقيم پرتاب كرد.

واژه- ثَابِت‌- در باره موجوداتى كه با چشم يا ديده دل درك مى‌شوند بكار مى‌رود مثلا مى‌گويند، فلان ثابت عندى يعنى او را بخوبى درك مى‌كنم و يا- و نبوّة النّبىّ صلّى اللّه عليه و سلّم ثابتة (نبوّت پيامبر 6 درك شدنى است).

إِثْبَات‌ و تَثْبِيت‌- گاهى در باره كار و فعل بكار مى‌رود مثلا به چيزى كه از عدم بوجود آمده است گفته مى‌شود- أَثْبَتَ‌ اللّه كذا- و گاهى نيز در باره چيزى كه با حكم و دليل ثابت مى‌شود مانند- أثبت الحكام على فلان كذا و ثَبَّتَهُ‌- (آنرا با دليل عليه او ثابت كرد).

و گاهى نيز در باره قول و سخن چه راست باشد يا دروغ:

سخن راست، مانند- أثبت التّوحيد و صدق النّبوّة- (توحيد و يگانه پرستى و صدق پيامبر را اثبات كرد). و اثبات سخن دروغ، مانند- فلان أثبت مع اللّه إلها آخر- در آيه (لِيُثْبِتُوكَ‌ أَوْ يَقْتُلُوكَ‌- 30/ انفال) يعنى مانع تو مى‌شوند و سرگردانت مى‌كنند.


[1] واژه پايدارى گاهى در سخنان يا نوشته‌ها مترادف پايمردى بكار مى‌رود، يعنى پايمردى كه در معنى شفاعت و پا در ميان كردن يا ميانجيگيرى است بخاطر جناس لفظى بجاى پايدارى بيان مى‌شود كه اميد است در جاى خود بكار رود زيرا هر چيزى بجاى خويش نيكو است، بخصوص واژه‌هاى قرآنى و معنى فارسى آنها.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 352
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست