responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 354

تَرَوْها- 40/ توبه).

ثبط

: ثَبَّطَ مانع شد و بازداشت، خداى تعالى گويد (فَثَبَّطَهُمْ‌- 46/ توبه) يعنى حبسشان كرد و بازشان داشت.

ثَبَّطَهُ‌ المرضُ و أَثْبَطَهُ‌- زمانى گفته مى‌شود كه بيمارى از كسى دور نشود گويى كه مرض در بدنش زندانى و بازداشت است.

ثبي‌

: ثُبَات‌ جمع‌ ثُبَة است يعنى گروههاى متفرّق و پراكنده، خداى تعالى گويد: (فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعاً- 71/ نساء) (اين آيه در باره جنگ است كه مى‌گويد: اى مؤمنين از غفلت ورزيدن از دشمن حذر كنيد دسته دسته براى جنگ بيرون رويد يا همگى با هم خارج شويد- (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ...).

شاعر گويد:

و قد أغدوا على ثبة كرام.

(پگاهان بر گروههاى متفرّق و بزرگوارى وارد شدم).

ثبت على فلان- نيكوئيها و محاسن گوناگون او را بر شمردم، تصغير اين واژه- ثبيّة- است و جمعش- ثبات و ثبين- است و حرف (ى) آن اصلى نيست و امّا:

ثبة الحوض- ميانه و گودى وسط حوض كه آب در آنجا جمع مى‌شود.

يثوب إليه الماء- اصلش- يثّب- است كه عين الفعلش محذوف است نه لام الفعلش، زيرا از ثوب نيست.

ثجج‌

: ثَجَ‌ روان و ريزان شد.

ثجّ الماء و أتى الوادى‌ بِثَجِيجِهِ‌- آب جارى شد و سيلابش به درّه رسيد خداى تعالى گويد: (وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً- 14/ نباء) در ابرهاى پر بار، آبى ريزان و سيل آسا فرو ريزانيم، و در حديث‌

(أفضل الحجّ العجّ، و الثَّجُ‌).

يعنى بهترين حج آن است كه لبّيك‌ها را با بانك بلند و رسا گويند، و شتران قربان كنند.

ثخن‌

: ثَخُنَ‌ سفت و غليظ شد.

ثخن الشّي‌ء فهو ثَخِين‌- يعنى طورى غليظ شد كه جارى نمى‌شود و روان نيست، اين واژه بطور استعاره در شكل‌ أَثْخَنْتُهُ‌ ضربا و استخفافا- بكار مى‌رود يعنى بطور توهين‌آميزى او را زدم، خداى تعالى گويد:

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست