responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 357

برافروختم و مشتعل كردم.

ثقف‌

: الثَّقْفُ‌، تيز هوشى و زيركى در ادراك و فهم اشياء، فعلى كه از اين واژه استعاره شده است‌ مُثَاقَفَة- است.

رمح‌ مُثَقَّف‌- نيزه راست و محكم.

الثَّقَّاف‌- استاد كار در ساختن نيزه‌هاى خوب و وسيله ساخت آنها است.

ثَقِفْتُ‌ كذا- در وقتى گفته مى‌شود كه با ديدن دقيق و درست، چيزى را درك كنى و بعدا براى ادراك فكرى و انديشه نيز- ثَقَافَة[1] بكار برده‌اند هر چند كه معنى اخير يعنى دقّت نظر در آن نيست.

خداى تعالى گويد: (وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ‌ ثَقِفْتُمُوهُمْ‌- 191/ بقره) و (فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ‌ فِي الْحَرْبِ‌- 57/ انفال) (كه در هر دو آيه در معنى دست يافتن به كفّار است).

و سخن خداى عزّ و جلّ كه: (مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا- 61/ احزاب) (آنان رانده شدگان از ايمان و رحمتند كه هر كجا يافت شوند گرفتار و كشته شوند).

ثقل‌

: الثِّقَل‌ و الخفّه- كه دو واژه متقابلند يعنى سنگينى و سبكى.

ثَقِيل‌- هر چيزى كه بهنگام وزن كردن يا اندازه گيرى، وزن و اندازه‌اش بر كفه مقابلش مى‌چربد و برترى مى‌يابد كه البتّه اين معنى در اصل براى اجسام و اجرام است و سپس در معانى و مفاهيم نيز بكار رفته است مثل:

أَثْقَلَهُ‌ الغرم و الوزر- وام و خسارت و بار گناه او را سنگين كرد، خداى تعالى گويد:

(أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ‌ مُثْقَلُونَ‌- 40/ طور).


[1] در فرهنگ امروز ادبيّات عرب، واژه ثقافه بمعنى عامّ فرهنگ بكار مى‌رود و واژه وزارة الثّقافه يعنى وزارت فرهنگ و معارف، در سخن على( ع) در نهج البلاغه« و اما و الله ليسلّطن عليكم غلام ثقيف، الذّيال الميال»( خطبه- 116 ص 174- نهج- صبحى الصّالح) بعضى از شارحين نهج البلاغه منظور از اشاره به- غلام ثقيف- را حجّاج بن يوسف دانسته‌اند چونكه صفت تكبّر، حرص و جنون شديد( ساديسم) خونخوارى در او بوده، بطوريكه نقل كرده‌اند گفته است: از اين كار لذّت مى‌برم. مسجد ثقيف- يكى از مساجد نفرين شده كوفه است.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 357
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست