responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 385

(أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ- 14/ حشر) و در حديث آمده است كه:

(حتّى يبلغ الماء الجدر)[1].

جَدَرْتُ‌ الجدار- ديوار را بالا بردم كه به اعتبار همين بالارفتن، جدار گفته شده، جَدَرَ الشّجر- درخت برگ و شكوفه بر آورد گويى كه بوته نخود است.

- گياه بالا رونده در زمينهاى ريگزار را كه از زمين بلند مى‌شود- جِدْر- ناميده‌اند و مفردش- جِدْرَة- است.

أَجْدَرَتِ‌ الأرض- آن زمين، گياه. كويرى و ريگستانى برآورد.

جَدَرَ الصّبىّ و جُدِرَ- كودك آبله در آورد كه دانه‌هاى آبله بر بدن تشبيهى است به شكوفه‌هاى ريز درختان و گلها، و گفته‌اند:

جِدَرِيّ‌ و جِدْرَة- غدّه‌هاى غير چركين زير پوست است كه جمعش‌ أَجْدَار است.

شاة جَدْرَاء- گوسفند آبله زده.

جَيْدَر- به معنى كوچك و حقير كه از لفظ- جدار- يعنى ديوار مشتّق شده و حرف (ى) براى نيشخند و تحقير به آن اضافه شده، چنانكه در اصول مشتقّات بيان كرديم. جَدِير: بانتهاء رسيده، مثل رسيدن چيزى به ديوار.

جدير- يعنى پايان‌يافته و شايسته و سزاوار و نيز هر كارى كه به انجام خود رسيده باشد، جَدَرَ بكذا فهو جَدِير- يعنى به شايستگى پايان رفت.

در حالت تعجّب و شگفتى مى‌گويند- ما أَجْدَرَهُ‌ و- أَجْدِرْ به- چقدر شايسته و نيكوست.

(بر وزن ما افعل و افعل به- كه در ساختن فعل تعجّب بكار مى‌رود).

جدل‌

: الجِدَال‌ يعنى گفتگوى با نزاع و ستيزه و چيرگى بر يكديگر كه اصلش از، جَدَلْتُ‌ الحبل- يعنى ريسمان و طناب را محكم تاباندم است. جَدِيل‌- يعنى طناب موئين تأبيده شده كه از همين واژه است.


[1] اين حديث در مآخذ ديگر چنين است( اشق ارضك حتّى تبلغ الماء الجدار) يعنى زمين را تا بلنديش و انتهايش آبيارى كن.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست