responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 390

مى‌گويند. لا ترضى شانيه الّا بجرزه‌- يعنى دشمنش راضى نمى‌شود مگر با قلع و قمع او.

جارز- بيمارى كه زياد و بشدّت سرفه مى‌كند يعنى سرفه خشك به تصوّر اينكه اخلاطش كنده شده.

جراز- بريدن با شمشير.

سيف جراز- شمشير قاطع و برّنده.

جرع‌

: جرع الماء يجرع و جرع تجرّعه- آب را جرعه جرعه و كم كم نوشيد خداى عزّ و جلّ گويد: (يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ‌[1]- 17/ ابراهيم).

يعنى: جرعه جرعه مى‌خواهد بنوشد ولى گلوگير مى‌شود و نمى‌تواند به راحتى آن را فرو برد.

جرعه آبى كه باندازه يك قورت و يك نفس نوشيده شود.

نوق مجاريع- شترانى كه در پستانشان بقدر چند جرعه شير بيشتر نمانده است.

جرع و جرعاء- ريگستانى كه گياهى نمى‌روياند گويى كه بذر و دانه‌هاى غلات را خورده و از بين برده.

جرف‌

: يعنى سست و نابود كرد، خداى عزّ و جلّ گويد: (عَلى‌ شَفا جُرُفٍ هارٍ- 109/ توبه) يعنى بر پرتگاهى سست و ريزان و لرزان قرار دارند.

به زمين و مكانى- جرف- گفته مى‌شود كه سيلاب آنجا را از پايه خورده و برده است.

جرف الدّهر ما له- روزگار هلاكش كرد و از ريشه بركندش كه تشبيهى است به از بين بردن زمين بوسيله سيلاب. (ما: موصوله است).


[1] اين آبى كه نمى‌تواند بنوشد و در آيه به آن اشاره شده كه قبل از اين آيه مى‌فرمايد:( وَ يُسْقى‌ مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ- 116/ ابراهيم) جبّاران و ستمگران را در قيامت كه از عذاب آتش مى‌سوزند آبى چركين و زردابه كه محصول اعمال ستمگرانه دنيائى ايشان است مى‌خورانند- و( خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ- 15/ ابراهيم) كه اينان از آلوده بودن و مخلوط با چرك بودن آن نمى‌توانند آن را فرو برند.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 390
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست