(آتش عذاب را از پرهيزكارى كه مال خود را در
راه خدا و بخاطر تزكيه بنفس مىدهد دور خواهد كرد).
اگر واژه جنب- بدون مفعول بكار رود مثل:
جَنَبَ فلان- از خير دور شد و همينطور در دعاى
به خير، و در آيه مباركه (وَ
اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ-
35/ ابراهيم).
(مرا و پسرانم را از پرستش بتها دور دار).
گفته شده- وَ اجْنُبْنِي-
از- جنبته عن كذا است- يعنى از آن دورش كردم.
و نيز گفتهاند- از جَنَبْتُ الفرس است- يعنى اسب را به سوى خودم كشاندم.
و در آيه اخير گويى حضرت ابراهيم (ع) از خداوند مىخواهد با الطاف
خودش و با وسائل و اسباب خفيّهاش او و تبار و فرزندانش را از شرك و پرستش بتها
دور دارد.
الجَنْب- يعنى فاصله و گشادى ميان دو پا، كه
گويى تركيب و خلقت او طورى است كه يكى از پاها از ديگرى دورتر است و آيه (وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا- 6/ مائده) يعنى اگر جنب
شديد و جنابتى در اثر انزال بشما رسيد خود را پاكيزه كنيد.
افعال واژه جنب- در معنى آيه فوق-
جَنُبَ و أَجْنَبَ و
اجْتَنَبَ و تَجَنَّبَ- است و چون جنابت سبب دور
شدن از نماز و حكم شرعى است- جَنَابَة- يعنى دور كننده ناميده شده.
جَنُوب- نقطه مقابل- و ناميدن آنجا بجنوب يا به
اعتبار اين است كه جنوب، آمدن از جانب كعبه است و درست هم همين است و يا به اعتبار
رفتن از آنجا است و هر دو معنى در معنى جنوب هست.
[1] بادهاى چهار گاه را 1- باد جنوب 2- باد شمال 3- باد صباح، 4-
باد دبور، مىنامند و باد سموم- نيز باد گرم و هلاكت زاست كه هم در شب و هم در روز
مىوزد مثل- باد حرور- كه در شب. و روز مىوزد، شعراء، بادها را گاهى مورد خطاب
قرار داده و پيام رسان خود ساختهاند، چه شعراى عرب و چه شعراى ايرانى، انورى
مىگويد: