responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 426

(يعنى نمازتان بايد نه با بانگ بلند و نه چون خاموشان باشد).

و آيه (وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ‌- 2/ حجرات) گفته مى‌شود: كلام‌ جَوْهَرِيّ‌ و جَهِير: يعنى صداى بلند.

جَهِير- كسيكه خوش منظر و زيباست.

جهز

: جَهْز يعنى آماده‌كردن خداى تعالى گويد: فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ‌ بِجَهازِهِمْ‌- 70/ يوسف).

جَهَاز- يعنى اسباب و لوازم آماده هر چيز.

تجهيز- برداشتن و آماده كردن وسايل براى (سفر، جنگ، عروسى) و هر كارى.

ضرب البعير بجهازه- براى گريختن شتر يا ستور و ريختن بار از پشت خود به ميان دست و پايش بكار مى‌رود.

جَهِيزَة[1]- زن احمق و نادان. و نيز گرگى هم كه بچّه گرگ ديگرى را شير مى‌دهد- جهيزة- گويند.

جهل‌

: الجَهْل‌ يعنى نادانى و بر سه گونه است:

اوّل- خالى بودن نفس و خاطر انسان از علم و دانش كه بعضى از متكلّمين يعنى (دانشمندان دينى كه از راه حكمت و استدلال عقلى با خصم گفتگو مى‌كنند) معنى اوّليه جهل را مقتضى و مناسب كارهايى مى‌دانند كه با بى‌نظمى جريان دارد.


[1] معنى اين واژه از ضرب المثل معروفى گرفته شده كه گفته‌اند ميان دو گروه قتلى واقع شد و جمعى پا در ميانى كردند و مشغول آشتى دادن بودن و طرفين راضى شدند، كه ناگهان زنى بنام- جهيزه- فرياد زد قاتل پيدا شد همينكه قاتل را كشتند ديگر صلحى ميان دو گروه انجام نشد لذا گفتند:

قطعت جهيزة كلّ خطيب- يعنى جهيزه بعد از صلح و آشتى همه حرفهاى مردم را قطع كرد و گفتند احمق من جهيزه( نادان‌تر از جهيزه) و ضرب المثل شد.( مجمع الامثال جلد اوّل).

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 426
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست