(يعنى با سرپوش و روسرى خويش برو گردن و موى بپوشانند) جُيُوب جمع
[1] جيب در اشعار شعراى فارسى زبان ما زياد بكار رفته است جامى
در باره پير خار كن كه نيايش مىكرد مىگويد:
سألتُ حبيبى
الوصلَ منه دُعابَةً
و أعْلَمُ
أنَّ الوصل ليس يكونُ
فمَاسَ دلالًا
و ابتهاجاً و قال لى
برفقٍ مجيباً(
ما سألتَ يَهُونُ)
[2] آيه وَ
لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَ) از سوره مباركه نور است كه در آغازش اشاره بامورى مىكند كه
پايههاى سعادت خانواده و جامعه بر آنها قرار دارد، تهمت زدن بزنان پاك را بسختى
نكوهش كرده و تهمت زنندگان را مستوجب عذابى بزرگ مىداند به ويژه كسانى كه خوش
دارند فحشا را در جامعه گسترش و پراكنده سازند و بزبان پاك بهتان مىزنند، سپس
بآيه فوق مىرسد و ابتداء مردان را دستور عفّت و چشم پوشى و دورى از زشتى و نگاه
خيره نكردن به زنان تذكّر مىدهد زيرا همواره مردانند كه وسيله و آغاز گمراهى و
فساد و فريب دادن زنان هستند و لذا قرآن از مردان شروع مىكند كه قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ
أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ- 30/ نور) بگو مردان مؤمن كه ديده از غير
محرم خويش فرو گيرند و عفّت خويش نگه دارند كه بپاكدامنى نزديكتر است سپس زنان را
كه بايستى شخصيّت خود را حفظ كنند و همطراز مردان در عفت و پاكدامنى قرار گيرند
مخاطب ساخته و مىگويد: بزنان مؤمن بگو آنها نيز ديده از غير محرم خويش بپوشند و
خود را از حرام نگهدارند روپوشها بر گريبان و گردن و موى خويش قرار دهند و زينت
براى غير ننمايند تا رستگار شوند.