3- ابو عبد الرّحمن خليل ابن احمد، كتابش
بنام- العين- كه به ترتيب حروف حلقى (ع- ح- ه- غ- ...) تنظيم شده است و نسخههائى
از آن تا قرن سوّم و چهارم وجود داشته كه ابو منصور ازهرى و شيخ طوسى نظرات او را
با اعتماد كامل و در مقياس بسيار زيادى نقل كردهاند.
ابن نديم مىنويسد: علىّ بن مهدى گفت من از محمّد بن منصور يك نسخه
از كتاب العين را گرفتم كه او هم از نسخه ليث بن مظفّر بن نصر سيّار نسخه بردارى
كرده بود و ليث از فقها و زهّادى بود كه مأمون كوشش داشت او را به قضاوت تعيين كند
و او نپذيرفت، وفات خليل در 170 ه در بصره اتّفاق افتاد، خليل از زهّادى بود كه
پيوسته با علم سر و كار داشت و رويّه كار خود را به ليث ياد داده بود و چون مرگ او
را در ربود، ليث آنرا به اتمام رساند (الفهرست عربى 71- ابن نديم) همين نظر را ابو
منصور ازهرى دارد، مىنويسد:
«و لم أر خلافا بين اللّغويين ان التّأسيس المجمل فى اوّل كتاب العين
لابى عبد الرّحمن الخليل بن احمد و ان ابن المظفر اكمل الكتاب عليه بعد تلقّنه
ايّاه عن فيه و علمت لا يتقدّم احد الخليل فيما اسّسه و رسّمه» يعنى ميان واژه
شناسان در اين نظر كه تأسيس مجمل در آغاز كتاب عين از خليل بن احمد است، اختلافى
نيست، و اينكه ابن مظفر بعد از اينكه آنرا از دهان خليل اخذ كرد كتاب را كامل نمود
و خليل آنرا بنيان نهاد و ترسيم كرد در اين هم هيچ اختلافى نيست (مقدّمه تهذيب
اللّغه 1/ 41) سيبويه علوم ادبى را از خليل اخذ كرده است.
واقدى مىنويسد: علّت وفات او اين بود كه گفته بود مىخواهم به نوعى
حساب دست يابم كه اگر دختركى با آن طريق بفروشندهاى براى خريد رجوع كرد امكان
اجحاف و مغبون شدنش نباشد، با اين انديشه داخل مسجد شد و در اين فكر بود و حركت
مىكرد كه ناگهان سرش به يكى از ستونهائى كه از آن غافل بود اصابت كرد و به پشت در
افتاد و وفات كرد- سال 170 هجرى قمرى رحمة اللّه عليه.