responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 440

وجود).

حَبَبْتُ‌ فلانا- گفته‌اند معنى آن در اصل اين است كه در مركز جان، و دلش جاى گرفتم و قلب و دلش را شيفته خود كردم، مثل:

شغفته و كبدته و فأدته‌[1]- (دل و وجودش را تسخير كردم گوئى كه به آنها رسيده‌ام).

أَحْبَبْتُ‌ فلانا- يعنى دلم را جاى محبّتش قرار دادم ولى در عرف سخن و گفتگوى متعارف واژه‌ مَحْبُوب‌- بجاى كلمه- مُحِبّ‌- يعنى دوستدار قرار گرفته و همچنين حببت بجاى أحببت‌[2] بكار مى‌رود.

مَحَبَّة: يعنى خواستن و تمايل بچيزى كه مى‌بينى و آن را خير مى‌پندارى، محبّت بر سه وجه است:

1- محبّت و دوستى براى خرسند شدن و لذّت بردن مثل محبّت مرد نسبت به زن. و در باره خرسند بودن- آيه‌ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ‌ مِسْكِيناً- 8/ انسان).

(غذاى مورد نياز و محبّت خود را به مسكين مى‌دهند و مى‌خورانند).

2- محبّتى كه بر پايه بهره‌مندى معنوى است، مثل چيزهاى سودمند و در معنى آن، آيه:

وَ أُخْرى‌ تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ‌- 13/ صف).

3- محبّت براى فضيلت و بزرگى، مثل محبّت دانشمندان و دانش پژوهان براى علم نسبت بيكديگر.

و چه بسا كه محبّت بخواستن و اراده تفسير شود مانند: فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ‌


[1] از واژه‌هاى كبد و فؤاد كه در مركز بدن قرار دارند افعالى بصورت كبدته و فأدته- كه در متن آمده ساخته مى‌شود كه اين اسمها در تركيب با كلمات معانى مختلفى دارند مثل 1- بيمار شدن آن اعضاء 2- بزرگ شدن آن. 3- گرفتن و رسيدن به آنها. 4- تير زدن و ضربه زدن به آنها.

[2] منظور راغب اين است كه واژه محبوب- اسم مفعول از ثلاثى مجرّد است، بجاى محبّ- يعنى اسم فاعل ثلاثى مزيد متداول شده و بجاى- احببت- بيشتر حببت- بكار مى‌رود.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 440
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست