الحَبْر- يعنى دانشمند كه جمعش أَحْبَار است اين نامگذارى براى اين
است كه آثار علمى دانشمندان در دلها و خاطرهها باقى است و آثار و افعال و كردار
نيكوشان مورد پيروى و پذيرش قرار مىگيرد.
و بر اين معنى امير المؤمنين (رض) در گفتارش اشاره كرده است، و
مىگويد:
(العلماء باقون ما بقى الدّهر، أعيانهم مفقودة و آثارهم فى القلوب
موجودة).
(دانشمندان تا روزگار باقى است باقيند هر چند كه بدنهاشان در ميان
نباشد امّا آثارشان در دلها زنده و موجود است).
خداى عزّ و جلّ گويد: فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ- 15/ روم).
يعنى: در بستان شاد خرسندند تا اينكه آثار بخشايش الهى، و نعيمشان بر
آنها ظاهر شود.
حبس
: الحَبْس: يعنى جلوگيرى و ممانعت از
شتاب و برخاستن، خداى عزّ و
[1] واژه أحبار- يعنى علماء يهود و رهبان- علماء نصارى هستند- كه
در آيه قبل از آيه فوق خداوند مىفرمايد: يهوديان گفتند عزيز پسر خدا است و نصارى
حضرت مسيح را پسر خدا خواندند اين سخنان ناروا است و اين امّتها احبار و رهبانان
را نيز بعد از خداوند اربابان خود قرار دادند و حال اينكه حضرت موسى و حضرت مسيح
دستور دادهاند كه فقط خداى را پرستش كنيد لا إِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ- 82/ مائده). يعنى اوست خداى واحد و از
باورهاى مشركين منزّه است امّا در آيه 24/ مائده، عدّهاى از احبار و رهبانان را
از شمول موضوع فوق استثناء مىكند و مىگويد آنها مال مردم را به بيهوده و باطل
نمىخورند و مانع پرستش خداى نمىشوند.
و در آيه 82/ مائده مىگويد: نزديكترين امّتها بمؤمنين و
مسلمانان، نصارى هستند، زيرا كه كشيشها و رهبانان خدا پرستانى در ميان آنان هستند
كه متكبّر نيستند بلكه متواضع و خدا پرستند.
ذلِكَ
بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ- 82/ مائده) كه مسلّما چنين افرادى با
قبول فصل 23 كتاب امثال سليمان كه شرابخوارى را با شدّت قدغن كرده است اينان هرگز
از اين دستور سرپيچى نمىكنند و به حكمت آن دستورات عمل مىكنند.
ازهرى از قول ليث مىنويسد حبر و حبر بهر دانشمندى اعمّ از
مسلمان و ذمّى اگر اهل كتاب باشند اطلاق مىشود و در معنى زيبائى و جمال نيز هست،
تحبير- زيبائى خطّ است، تهذيب اللّغه جلد 1 صفحه 34.