(عيبى در ايشان نيست جز اينكه شمشيرهاشان از
كوبيدن گروههاى جنگى كند است).
و جايز است سخنانى هم كه با آنها احتجاج باطل مىشود حجّت ناميده شود
در اين آيه كه بآن معنى اشاره مىكند (وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ[2] مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ
حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ-
16/ شورى).
داحضة- سخن باطل و تلاش بيهوده لفظى كه حجّت ناميده شده است.
و آيه (لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ- 15/ شورى) يعنى آنقدر سخن آشكار است كه نيازى بحجّت نيست.
مُحَاجَّةُ- اين است كه در خصومت ميان
دو نفر يا چند نفر هر كس بخواهد حجّت و راه روشن ديگرى را رد كند، خداى تعالى
گويد:
(وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ
تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ- 80/ انعام) و (فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ- 61/ آل عمران) و (لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْراهِيمَ- 65/ آل عمران) و (ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ
عِلْمٌ- 66/ آل عمران).
(فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ- 66/ آل عمران) و (وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ- 47/ غافر).
[1] كتائب جمع كتيبه است، خوارزمى بنقل از ابن خالويه مىنويسد
كمترين تعداد واحد سپاهيان جريده است، سپس، سريه- كه 150 الى 400 نفر را شامل است
بعد كتيبه- از 400 تا هزار نفر آگاه جيش از هزار تا چهار هزار نفر، فيلق و جحفل
نيز همين تعداد است يعنى برابر جيش، خميس از 4000 تا 12000 نفر و اين تعداد
سپاهيان و سربازان را جمعا عسكر يا به فارسى لشگر گويند، علّت نامگزارى سپاهيان به
كتيبه كه از 400 تا 1000 نفر است اينستكه گوئى كتابى است و اوراق و صفحات حروفش
بهم پيوسته است واژه كتاب هم از همين كتائب گرفته شده( ثعالبى/ فقه اللّغه ص 329-
مبرّد/ كامل، 1/ 95- خوارزمى/ مفاتيح العلوم بنقل از فرهنگ مصطلحات تاريخى و
جغرافيائى).
[2] يعنى كسانى كه بعد از پذيرش و ايمان و پاسخ دادن به اللّه و
پيامبر6 از سوى مردم و آنها و پس از اينكه خداوند با نزول آياتش پيامبر6 را
تأييد نمود و پاسخ داد آنگروه با سخنان باطل حجّت مىآورند در حالى كه دليل و
حجّتشان ناچيز و تباه است و سپس در پايان آيه مىگويد:( عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ- 15/ شورى).