responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 457

2- حدودى كه مى‌شود بر آنها افزود امّا كم كردن از آنها جايز نيست.

3- حدودى كه كم كردن از آنها مجاز است، امّا افزودن بر آنها جايز نيست.

خداى تعالى مى‌گويد: (إِنَّ الَّذِينَ‌ يُحَادُّونَ‌ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌- 5/ مجادله).

واژه‌ يُحَادُّونَ‌- در آيه فوق- يعنى مانع انجام حدود خدا و رسولش مى‌شوند و اين ممانعت يا باعتبار جلوگيرى از اجر است يا بكار بردن آهن (يعنى- حدود- كه كنايه از سلاح و قدرت رزمى است) كه معروف است و خداى عزّ و جلّ گويد: (وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ- 25/ حديد).

حَدَّدْتُ‌ السّكيّن- لبه كارد را تيز كردم.

أَحْدَدْتُهُ‌- برايش حدّى قرار دادم، سپس چيزى كه خلقت و طبيعتش تيز و با دقّت است و يا اينكه از جهت كار و معنى دقيق و تيزبين است مثل چشم ظاهر و بصيرت و چشم دل گفته مى‌شود.

حَدِيد النّظر- تيز بين.

حَدِيد الفهم- تيز فهم و باريك انديش.

خداى عزّ و جلّ گويد: (فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ- 22/ ق).

لسان حديد- مثل- لسان صارم و ماض- است يعنى زبانى تيز و قاطع كه با تيزى و تنديش همچون شمشيرى برّنده و مؤثر است.

خداى تعالى گويد: (سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ- 19/ احزاب).

(شما را با زبانهايى قاطع و مؤثر برخورد مى‌كنند).

و با تصوّر معنى- منع و جلوگيرى- در واژه- حديد دربان را نيز حَدَّاد- ناميداند. رجل‌ مَحْدُود- يعنى كسى كه از رزق و نصيب و بهره‌مندى منع شده است.

حدب‌

: حَدَب‌ يعنى كوژ پشت و خميده شده، جايز است كه اصل اين واژه، از حدب الظّهر يعنى خميده پشت گرديد، باشد.

حَدِبَ‌ الرّجل‌ حَدَباً فهو أَحْدَب‌ و احْدَوْدَبَ‌- يعنى پشتش دو تا شد. ناقة حَدْبَاء-

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 457
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست