خداى تعالى گويد: (لا
تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ
قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا- 81/ توبه) يعنى از گرمى هوا
در جنگ مگريزيد كه آتش جهنّم شديدتر است.
حَرُور- باد گرم، در آيه (وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ-
21/ فاطر). (نه سايه و نه باد و هواى گرم).
اسْتَحَرَّ القيظ- گرماى تابستان شديد
شد.
الحَرَر- يبوست و خشكى كه از تشنگى به كبد عارض
مىشود، حَرَّة مفرد
حَرّ است.
اصطلاح- حرّة تحت قرّة[1] از همين
واژه است يعنى (در باطن داغ و خشمگين و در ظاهر آرام و خونسرد).
حَرَّة- سنگى كه از شدّت گرماى هواى سياه شده
باشد و در همين معنى بصورت استعاره، اسْتَحَرَّ القتل- يعنى كشتار شدّت گرفت، بكار رفته است.
حَرُّ العمل- سختى و شدّت گرماى كار، و
گفتهاند:
إنّما يتولى حَارَّهَا من تولّى قارّها- يعنى كسى كه سختى آن را
تحمّل كرده، سهولت آن را هم عهدهدار مىشود.
حُرِّيَّة آزادى، حر و آزاد نقطه مقابل عبد و بنده است مىگويند حُرٌّ بَيِّنُ
الحَرُورِيَّة آزاديكه بطور مطلق آزاد است دو گونه است: اوّل- كسيكه حكم چيزى عليه
او جريان نيافته است مثل آيه (الْحُرُّ بِالْحُرِّ- 187/ بقره) يعنى حكم غير از او در بارهاش اجرا نشده.
دوّم- بكسى حرّ گويند كه اخلاق زشت و ناپسند براى دستيابى باموال
دنيوى بر وجود او احاطه نداشته باشد مانند: حرص و آزمندى كه نبايد به شخص- حرّ-
چيره باشد و نيز بايستى بسوى عبوديّت و بندگى اللّه روى آورد كه ضدّ صفات قبلى است
و همانست كه پيامبر 6 اشاره كرده است كه:
[1] حرّة از حرارت گرفته شده يعنى حرارت دل و تشنگى، قرّة، يعنى
سرما، مىگويند: كسر الحّره لمكان القرّه- سختى تشنگى در روز سرد است، حرّة تحت
قرة- در باره كسى بكار مىرود كه كينه و خشم خود را پنهان مىكند و بصورت ظاهر
اخلاص و يگانگى ابزار مىنمايد،( مجمع الامثال ميدانى ج 1 ص 197).