حِرْبَاءُ- ميخ نوك تيزى كه به سوسمار پوزه باريك و راه راه كه چهار پا دارد و مسموم كننده است، تشبيه شده، چنانكه در سخن معموليشان مىگويند:
ضبّة و كلب- مثل سوسمار زهرى و سگ گزنده است كه تشبيهى به ضبّ يعنى سوسمار ماده و كلب- يعنى سگ هار و گزنده است.
حرث
: الحَرْث يعنى پاشاندن بذر در زمين و آماده كردن زمين براى كشت و زرع، خود زمين و زراعت را هم حرث گويند.
خداى تعالى گويد: (أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صارِمِينَ- 22/ قلم).
(پگاهان بر زراعتتان صبح كنيد اگر مىخواهيد درو كنيد).
از معنى- حرث- آباد كردن و ساختن نيز كه در نتيجه زراعت حاصل مىشود، تصوّر شده است، خداى فرمايد: (مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ- 20/ شورى).
در كتاب «مكارم الشّريعه» ياد آور شدم كه دنيا براى مردم محلّ كشت و