كمتر از آنكه بايست گرفته مىشود.
بنابراين إحسان بخشايشى است افزونتر و برتر از عدالت، پس قصد و اراده عدالت واجب است. و قصد و اراده إحسان- مستحبّ و اختيارى و لذا خداى تعالى گويد:
(وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ- 125/ نساء).
(چه كسى از نظر دين بالاتر و نيكوتر است از كسى كه اسلام آورد و روى خود بخدا نمود و إحسان كننده است).
(وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ- 178/ بقره).
و لذا خداى تعالى پاداش و ثواب محسنين را بزرگ گردانيد و گفت:
(إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ- 195/ بقره).
(إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ- 13/ مائده).
(ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ- 91/ توبه).
(لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ- 30/ نحل).
حشر
: حَشْر برانگيختن و بيرون آوردن گروه و جماعت از جايگاهشان و روانه كردن آنها از آنجا بسوى جنگ و يا نظير آن امور و كارها، روايت شده است كه:
«النّساء لا يُحْشَرْنَ».
يعنى: زنان براى جنگ خارج نمىشوند (امّا دفاع بر همه واجب است).
واژه حشر در باره انسان و غير انسان بكار مىرود مىگويند:
حَشَرَتِ السّنة مال بنى فلان- يعنى قحطى و خشكسالى مال آنها را از ميان برد (بيشتر چهار پايانشان كه سرمايه آنهاست هلاك كرد).
واژه حشر جز در باره جماعت و گروه بكار نمىرود.
خداى تعالى گويد: (وَ ابْعَثْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ- 36/ شعراء) (وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً- 19/ ص).
(وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ- 5/ تكوير).
(لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا- 2/ حشر).