رجل أَحَصّ-
كسيكه از شومى و بد يمنى او نيكيها و خيرات از مردم قطع شده.
حِصَّة- بهره و نصيبى از كلّ چيزى كه مثل خود
نصيب و بهره بكار مىرود.
حصد
: اصل الحَصْد-
دور كردن و چيدن محصول است.
زمن الحصاد و الحَصَاد- موقع دور كردن- مثل، زمن الجداد و الجداد وقت چيدن خرما از نخل، و
خداى تعالى گويد: (وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ- 141/ انعام).
يعنى خوب درو كردن كه با پرداختن سهم ديگران به روز خوب براى دور
كردن تعبير شده است. و آيه (حَتَّى إِذا أَخَذَتِ
الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ
عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها
حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ[1]-
24/ يونس).
يعنى: درو كردن در غير موسم خود كه آنها را از بين مىبرد و بىبهره
مىسازد.
حَصَدَهُمُ السّيف- واژه درو كردن و
بريدن را نيز بطور استعاره براى شمشير بكار بردهاند و مىگويند، حصدهم السّيف،
شمشير دروشان كرد، خداى عزّ و جلّ گويد: (مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ- 100/ هود).
[1] قسمتى از آيه 24/ يونس و تمام آن كه مفهوم آيه را روشن
مىكند چنين است:
كه دو نكته بسيار مهمّ در آغاز و پايان آيه هست اوّل آنكه
حيات دنيا را به آب باران تشبيه نموده كه مايه و منشاء تغذيه مردم و چهار پايان
است آنجا كه اين حيات و آثار آن را مردم جاودانه و زوال ناپذير و بر يك قانون
تكرارى به حساب مىآورند و خود را قادر بر دستيابى و بهرهمندى از آن مىبينند، كه
ناگهان فرمان هشدار دهنده الهى سر مىرسد و نابهنگام و يا باران مىبارد يا بهنگام
نمىبارد و كشت و زرع از بين مىرود تا اينكه در يك روز و شب يكى از كارگزاران و
مأمورين بيدار كننده و كمال دهنده خداوند رخ مىنمايد و نتيجه حيات خيالى و پندارى
بيخبران و مستكبرين را بر باد مىدهد بطوريكه در فرداى آن شب گويى ديروز هيچ نبوده
و اين چنين آيات الهى گاهى در قوانين ثابت و گاهى بصورت استثناء و تا زبانههاى
عبرت سر مىرسد تا مردم بينديشند.