إمرأة
حَصَانٌ و حَاصِن-
زن پاكدامن و خويشتن دار از پليديها، و زشتيها.
جمع- حَصَان- حُصُن و جمع حَاصِن- حَوَاصِن- است و حَصَان:
صفتى است براى زنانى كه عفيف و پرهيزگارند.
خداى تعالى گويد: (وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ
عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها- 12/ مريم)، يعنى: مريم دختر عمران كه عفّت و ناموس خويش حفظ كرد).
أَحْصَنَتْ و
حَصَنَتْ- در معنى يكى است، خداى تعالى گويد: (فَإِذا أُحْصِنَ- 25/ نساء).
يعنى هر گاه همسر برگزينند، أحصنّ- يعنى شوى گزيدند و شوهر كردند.
حَصَان- همان-
مُحْصَنَة- است يعنى. زن عفيف و پاكدامن كه يا بخاطر عفيف بودن و همسر برگزيدن
و يا بخاطر موانعى مانند شرافت و آزادگى از خطا، محفوظ است، گفته مىشود:
إمرأة مُحْصِن و مُحْصَن- كه اسم فاعل و مفعول هر دو
بصورت صفت براى زن بكار رفته است، پس، محصن- بصورت اسم فاعل را باين تصوّر گويند
كه او خود خويشتن را از محرّمات و زشتيها حفظ مىكند، محصن- بصورت اسم مفعول باين
جهت است كه نگهداريش از غير او است.
(يعنى: يا از طرف شوهر و يا از طرف والدين و شخصيت خانوادگى مصون از
خطا است).
خداى تعالى گويد: (وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ
بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ- 25/ نساء) و بعدش مىگويد: (فَإِذا
أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى
الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ- 25/ نساء).
از اين روى مىگويند: محصنات يعنى حفظ شدهها و شوهر كردهها براى
اينكه داشتن همسر و وجود او همان چيزى است كه آن زنان را از خطاها مصونيت مىدهد،
واژه- محصنات- با فتحه حرف صاد يعنى زنانى كه شوهر دارند و مصونيت و حريّت نسبى و
خانوادگى دارند، تجاوز بحرمت چنان زنان، و