بر آنها كشيده بود روشن، و ظاهر سازد و اين
زمينه را حكومت ديالمه و سه برادران آل بويه (احمد- على- حسن) ايجاد نمودند خصوصا
معزّ الدّوله كه عليه تعصّبات و له حكومت حقّه با مطيع نمودن حكّامى كه فرصت
كمترين روش عقلانى بدانشمندان نمىدادند شكوه عظمت دانشگاه اسلامى را تجديد
نمودند.
و بنا به نوشته- ابن اثير در الكامل فى التّاريخ- و سيوطى در تاريخ
خلفاء:
«و فى سنة اثنتين و خمسين بعد الثّلاثمائة يوم عاشورا، الزم معز
الدّوله النّاس بغلق الاسواق و منع الطّباخين من الطّبخ و نصبو القباب فى الاسواق
و علقوا عليها المسوح و اخرجوا نساء منتشرات الشّعور يلطمن فى الشّواره و يقمن
الماتم على الحسين (ع) و هذا اوّل يوم ينح عليه ببغداد و فى ثانى [ثماني] عشر ذى
الحجّة منها عمل عيد غدير خم و ضرب الدّبادب».
(تاريخ الخلفاء 403- الكامل فى التّاريخ 4/ 350) يعنى در سال 352 روز
عاشوراء معزّ الدّوله مردم را به بستن بازارها و خوددارى از طبخ غذاى عمومى و بر
پاداشتن چادرها در بازارها و آويختن پارچههاى سياه و بيرون آمدن زنان براى
تعزيهدارى كه بر صورت خود مىزدند و بر پا داشتن عزادارى بر حسين (ع) ملزم نمود و
اين نخستين روزى بود كه در بغداد نوحه سرائى مىنمودند و در روز عيد غدير خم نيز
طبالها طبل مىنواختند.
الزام معزّ الدّوله در اقامه حمايت از سالار مكتب شهادت كه درس
ايثارگرى براى واژگونى دستگاه ستم يزيد و تجديد آن خاطره را مىداد، در حقيقت
برداشتن پردههاى بيم و وحشت از چهره فطرت حقّ طلبانه مسلمين و انسانها بود.
وجود وزرائى همچون صاحب بن عباد و ابن عميد، مجدّدا كلاسهاى دانشگاه
اسلامى و جعفرى را رونقى ديگر بخشيد كه جرجى زيدان دو علّت براى عظمت علمى و دينى
اين عصر ذكر مىكند:
اوّل- سبب و علّت رشد و تكامل، كه ناموسى است طبيعى و اينكه مردم اگر
ديدند حكومتها براى آنها خير و صلاح مىخواهند با شكوفائى عقلى، و علمى به كمال و
رشد مىرسند و در قرن چهارم- «هناك اشهر انصار العلم حتّى ذلك العصر