responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 515

مفعال- از همان ريشه ساخته مى‌شود، مثل مبرد (سوهان) مضياع- مكنسة (جارو)- سمّ اسب يعنى (حافر الفرس) را هم به شباهت اينكه زمين را در موقع دويدن گود مى‌كند- محفار و محفر- گويند.

خداى عزّ و جلّ گويد: (أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي‌ الْحافِرَةِ- 10/ نازعات) حافرة- در اين آيه مثلى است براى كسانيكه برگردانده مى‌شوند. يعنى بهمان جائى كه آمده‌اند، معنى آيه اين است، آيا بعد از اينكه مرديم زنده مى‌شويم؟

گفته‌اند: حافرة در آيه زمين است كه گور و آرامگاهشان بوده و معنى آيه بنابر اين تعبير چنين است، آيا در حاليكه ما در گورهامان هستيم بدنيا برگردانده مى‌شويم؟ عبارت- فِي الْحافِرَةِ- از نظر علمى در معنى حال است.

رجع على حافرته- و- رجع الشّيخ إلى حافرته- هر دو عبارت يعنى پير شد، مثل آيه (وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى‌ أَرْذَلِ الْعُمُرِ- 70/ نحل).

يعنى: (و كسانى از شما بدوران سستى عمر يعنى پيرى باز گردانده مى‌شود).

النّقد عند الحافرة- در باره متاعى است كه نقدى فروخته مى‌شود و اصلش در فروختن اسب است سپس مى‌گويند:

لا يزول حافره- يعنى قيمتش نقدى و يك كلام است.

الحَفَر- پيله‌اى كه دندانها را از ريشه فاسد مى‌كند و مى‌خورد، فعل اين واژه در اين معنى، حفر فوه حفرا است، يعنى: (دندانهاى بالا، و پائينش ريخت و دهانش گود و بى‌دندان شد).

أَحْفَرَ المهر- دندانهاى بالا و پائين جلوى دهان نوزاد آن حيوان افتاد.

حفظ

: الحِفْظ گاهى بحالتى از جان و نفس گفته مى‌شود كه در آنحالت فهم و درك با آرامش به نفس و جان مى‌رسد و ثابت مى‌ماند و گاهى نيز در معنى قدرت خوددارى و ضبط نفس است، نقطه مقابلش- نسيان و فراموشى است، و گاهى- حفظ- در معنى بكار بردن آن نيرو است، چنانكه مى‌گويند: حَفِظْتُ‌ كذا حِفْظاً- آن را از بر نمودم و در خاطر نگهداشتم سپس، واژه حفظ- در باره غمخوارى و عهده‌دار شدن و نگهدارى و رعايت چيزى و كسى بكار رفته است.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 515
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست