responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 530

ابن زيد[1] گفته است: يعنى علم و آگاهى بآيات و حكمتهاى او است.

سدّى‌[2] مى‌گويد: حكمت در آيه فوق نبوّت است، و نيز گفته‌اند منظور فهم حقايق قرآن است و اين اشاره به بعضى از آنهائى است كه ويژه پيامبران اولى العزم است و ساير پيامبران در اين امر پيروانشانند.

خداى عزّ و جلّ گويد: (يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هادُوا- 44/ مائده).


[1] ابن زيد معروف بعليّ بن زيد از علماى قرن دوّم معاصر سدى و كلبى و مقاتل- است كه اقوالش را سيوطى در اتقان و زركشى در برهان، در بحث از ناسخ و منسوخ ذكر كرده‌اند و چنانكه مى‌بينيم راغب هم روايت او را در باره ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه قرآن در ذيل واژه حكم آورده است. ولى متأسّفانه ترجمه او در مآخذى كه در دسترس هست يافت نشد.

[2] سدى، اسماعيل بن عبد الرّحمن بن ابى ذؤيب معروف بسدى كبير كه سدى صغير هم خواهرزاده اوست از علماى قرن اوّل و از تابعين است كه بگفته ياقوت حموى تفسير هم داشته و بنا بنوشته ابو نعيم در تاريخ اصفهان كه مى‌نويسد سدى گفته است تفسيرم را از ابن عبّاس گرفته‌ام كه اگر صحيح است همانست كه ابن عبّاس گفته و اگر خطا است او گفته است.

و گفته‌اند سدى از شعبى بقرآن آگاه‌تر بوده و پدرش از علماى اصفهان بوده كه جماعتى از اصحاب پيامبر6 را درك كرده و از آن جمله ابو سعيد خدرى و ابن عمر.

يحيى بن سعيد مى‌گويد: نشنيدم كه كسى جز بخير و نيكى از سدى ياد كند و بگفته ياقوت، سدى از نظر احاديث مورد اطمينان و امانت بوده كه ثورى و ديگران از او حديث نقل كرده‌اند. وفاتش در سال 145 هجرى است.

( معجم الادباء 2/ 246- هدية الاحباب ص 168).

خلاصه‌اى از واژه حكم در معانى مختلف كه در متن آمده است:

حكم، يحكم، حكما و حكومة- داورى كرد، حكومت كرد.

حكم، يحكم، حكما- او را منع كرد، باز داشت، لگام زد.

حكم يحكم حكمة- حكيم شد.

حكّم يحكّم تحكيما فى الامر- او را حكم كرد، حاكم كرد- دستش را در اجراى حكم باز گزارد، در مالش تصرّف كرد، آن را ردّ كرد.

حكيم و حاكم- قاضى، مسئول ورزش، و از اسماى خداى تعالى.

حكم- جمعش احكام- داورى بعدل، تصدّى امور كشور و سياست، حكمت و دانش.

حكمة- لگام آهنى، پيشانى و جلوى صورت.

حكمة- جمع حكم- فلسفه، علم بحقايق اشياء، خوددارى، و ضبط نفس در موقع خشم، عدالت، سخن گوياى با تجربه و حقّ.

حكومة- هيئت حاكمه در كشور.

حكيم- جمع آن حكماء- اهل حكمت، دانشمند، حاكم، و از اسماء خداى تعالى.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 530
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست