responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 536

خداى عزّ و جلّ گويد: (وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ‌- 196/ بقره) مربوط به عمره است و نچيدن موى سر پيش از قربانى است.

و آيه (مُحَلِّقِينَ‌ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ‌- 27/ فتح).

(از مراسم حجّ است يعنى موى سرهاتان را بچينيد و كوتاه كنيد).

رأس‌ حَلِيق‌- سر اصلاح شده.

لحية حليق- ريش چيده شده.

عَقْرَى‌ حَلْقَى‌- در نفرين بكار مى‌رود يعنى بمصيبتى كه در آنحال زنان موى خويش مى‌كنند و مويه مى‌كنند برسد.

و نيز گفته‌اند: عقرى حلقى- نفرين است بر اينكه خداى حلقش يعنى صدايش را قطع كند.

مُحَالِق‌- لباسهاى خشن و زبرى كه موى از تن مى‌كند.

حَلْقَة- را هم به شباهت شكل حلق يا گلو نامگذارى كرده‌اند كه آن را- حَلَقَة- هم گويند، يكى از علماء گفته است براى حلقة هيچ معنى بغير از كسانى كه موى خويش مى‌چينند نمى‌شناسد.

إبل‌ مُحَلَّقَة- شترى كه در گوش يا در رانش نشانه‌اى دارد.

واژه‌ حَلْقَة- هم به دور زدن و دايره تعبير شده است و گفته مى‌شود:

حَلْقَة القوم- (يعنى جمع بودن و گرد آمدن مردم).

حَلَّقَ‌ الطّائر- پرنده در حال اوج گرفتن و پرواز است.

حلم‌

: الحِلْم‌ يعنى خود دارى نفس و طبيعت از هيجان و برآشفتگى و خشم، جمعش- أَحْلَام‌- است.

خداى تعالى گويد: (أَمْ تَأْمُرُهُمْ‌ أَحْلامُهُمْ‌- 32/ طور) گفته‌اند- أحلام- در اين آيه يعنى عقلهاشان فرمانشان مى‌دهد، معنى حلم در حقيقت علم و خرد نيست ولى آنرا بعقل تفسير كرده‌اند زيرا حلم يكى از اسباب و لوازم عقل است.

فعل اين واژه- حَلُمَ‌ و حَلَّمَهُ‌ العقل و تَحَلَّمَ‌- است (بردبار شد و عقل و خرد او را بردبار و شكيبا كرد).

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست