responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 547

حَمِيل‌- يعنى چون سيل سرگردان تشبيه كرده‌اند و به نوزاد در رحم مادر و نيز- حَمِيل‌- نماينده و كفيلى است كه حامل حقّ است با كسى كه حقّ عليه اوست.

ميراث‌ الحَمِيل‌- يعنى بازمانده و ما ترك كسى كه نسبش محقّق، و معلوم نيست.

حَمَّالَةٌ الْحَطَبِ- كنايه از سخن چين است.

فلان‌ يَحْمِلُ‌ الحطب- يعنى او سخن چينى مى‌كند.

حمو

: الحَمْي‌، حرارتى كه از اجسام گرم مثل آتش و خورشيد، و نيروى حرارتى ديگر در بدن و ساير اجسام توليد مى‌شود.

خداى تعالى گويد: (فى عين‌ حَامِيَة 86/ كهف) يعنى در چشمه آب گرم كه- حَمِئَةٍ- هم خوانده شده.

خداى عزّ و جلّ گويد: (يَوْمَ‌ يُحْمى‌ عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ‌- 35/ توبه). (هنگامه‌اى كه با آن زر و سيم‌هاى گداخته در آتش جهنّم داغش كنند).

حَمَى‌ النّهارُ- روز گرم شد، أُحْمِيَتِ‌ الحديده‌ إِحْمَاء- حديده آهنگرى و زرگرى داغ شد.

حُمَيَّا الكأس سورتها و حرارتها يعنى كف بر سر آوردن قدح از شدّت حرارت محتوايش.

قوّه خشم و غضبى هم كه طغيان مى‌كند و با حميّت و غيرت زياد مى‌شود به- حَمِيَّة- تعبير شده است، سپس گفته مى‌شود:

حَمِيتُ‌ على فلان- يعنى بر او خشمگين شدم.

خداى تعالى گويد: (حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ- 26/ فتح) و از اين معنى به صورت استعاره عبارت:

حَمَيْتُ‌ المكان‌ حِمًى‌- يعنى از آن مكان به خوبى محافظت كردم، به كار رفته است.

روايت شده است كه‌

«لا حَمِيَ‌ إلّا للّه و رسوله‌[1]».


[1] واژه- حمى- مثل- الى- يعنى غرقگاه و جايى كه استفاده از آب و علف زمين آنجا فقط براى. يك فرد آزاد بوده و ديگران را منع مى‌نمودند و اگر انسان و حيوانى به آنجا وارد مى‌شد از آزار و حمله صاحب زمين در امان نبود اين عمل جاهلى و غير انسانى را پيامبر6 به مصداق آيه قرآن كه( الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ‌- 10/ الرّحمن) يعنى زمين براى همه مردم است، و استفاده از آن با شرايط قانون مردمى اسلام است و فرمود:« لا حمى الّا اللّه و رسوله».

و اين پاسخ و ردّى است بر اينكه ديگر غرقگاه شخصى و فردى در اسلام نيست چون در جاهليّت شخصى بزرگ و قدرتمندى زمينى را از بهره‌مندى ديگران ممنوع مى‌كرد و كسى را شركت نمى‌داد و مى‌گفت تا آنجا كه صداى سگ من برسد غرقگاه من است لذا به مصداق آن حديث، زمين به خدا و رسول تعلّق مى‌گيرد تا در حكومت اسلامى نماينده راستين آن رسول آنجا را در راه سودمندى سپاهيان و ستوران لشكر اسلام براى جهاد قرار دهد و در حقيقت بهره‌مندى از آن مكانها از آن عموم مردم ديار باشد. حديث فوق در مآخذ متعدّد معتبر فقهى و ادبى و تاريخى اعم از شيعه و سنّى نقل شده است و در شرحش نوشته‌اند:

الّا ما يحمى لخيل المسلمين و ركّابهم الّتى ترصد للجهاد و الابل الّتى يحمل عليها فى سبيل الله و ابل الزكاة.

( مجمع البحرين 1/ 108- لس به نقل از شافعى 14/ 199- زمخشرى/ اساس ص 200- تهذيب اللّغه 5/ 273).

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 547
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست