[1] واژه- حمى- مثل- الى- يعنى غرقگاه و جايى كه استفاده از آب و
علف زمين آنجا فقط براى. يك فرد آزاد بوده و ديگران را منع مىنمودند و اگر انسان
و حيوانى به آنجا وارد مىشد از آزار و حمله صاحب زمين در امان نبود اين عمل جاهلى
و غير انسانى را پيامبر6 به مصداق آيه قرآن كه( الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ- 10/ الرّحمن) يعنى زمين براى همه مردم است، و استفاده از آن با
شرايط قانون مردمى اسلام است و فرمود:« لا حمى الّا اللّه و رسوله».
و اين پاسخ و ردّى است بر اينكه ديگر غرقگاه شخصى و فردى در
اسلام نيست چون در جاهليّت شخصى بزرگ و قدرتمندى زمينى را از بهرهمندى ديگران
ممنوع مىكرد و كسى را شركت نمىداد و مىگفت تا آنجا كه صداى سگ من برسد غرقگاه
من است لذا به مصداق آن حديث، زمين به خدا و رسول تعلّق مىگيرد تا در حكومت
اسلامى نماينده راستين آن رسول آنجا را در راه سودمندى سپاهيان و ستوران لشكر
اسلام براى جهاد قرار دهد و در حقيقت بهرهمندى از آن مكانها از آن عموم مردم ديار
باشد. حديث فوق در مآخذ متعدّد معتبر فقهى و ادبى و تاريخى اعم از شيعه و سنّى نقل
شده است و در شرحش نوشتهاند:
الّا ما يحمى لخيل المسلمين و ركّابهم الّتى ترصد للجهاد و
الابل الّتى يحمل عليها فى سبيل الله و ابل الزكاة.
( مجمع البحرين 1/ 108- لس به نقل از شافعى 14/ 199- زمخشرى/
اساس ص 200- تهذيب اللّغه 5/ 273).