responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 567

با احساس ضعف و ناتوانى خويش در برابر پديده‌هاى نيرومند جهان باز هم- يُجادِلُونَ فِي اللَّهِ‌- با خداى تعالى ستيزه مى‌كنند، در حالى كه خداوند مكرشان را به مقتضاى حكمت بايشان مى‌نماياند و بر مى‌گرداند.

هر كه استيزه كند بر رو فتد

آنچنان كو برنخيزد تا ابد

اشاره است به رسيدن او به سويداى دل مردم و پنهانيشان به آنچه كه در آن حكمتى است، بنابراين- محال- بمكر و كيد توصيف شده است امّا نه بصورت ناپسند و مذموم زيرا خداى تعالى از فعل قبيح، پاك و منزّه است.

حِيلَة- از حول است ولى حرف (و) آن بحرف (ى) تبديل شده است چون حرف ما قبلش مكسور است.

و از اين معانى عبارت- رجل‌ حُوَل‌- است يعنى مردى حيله‌گر و سخت گير، و امّا مُحَال‌- چيزى است كه حالت دو متناقض در آن جمع شده باشد كه البتّه اين امر در سخن و لفظ بيان مى‌شود نه در وجود خارجى مثل اينكه گفته شود جسم واحدى در دو مكان با يك حالت در آن واحد وجود دارد.

اسْتَحَالَ‌ الشّي‌ء- يعنى آنچيز ناممكن شد كه آن را مُسْتَحِيل‌ گويند يعنى بصورت محال و ناممكن در آمد.

حِوَلَاء- جفت نوزاد و همان مشيمه يا پوستى است كه از آب سبز رنگ محتواى رحم پر است و با نوزاد از رحم مادر بيرون مى‌آيد.

و لا أفعل كذا ما أرزمت أمّ حائل- حَائِل‌:- بچّه شتر مادّه‌اى است كه نرينه بنظر مى‌آيد ولى بعد از بدنيا آمدن معلوم مى‌شود مادّه است معنى عبارت بالا اين است كه: من آن كار را نمى‌كنم تا وقتى كه مادّه شتر ناله كند و معلوم شود در حال زائيدن است.

(يعنى پس از اطمينان آن را انجام خواهم داد، إرزام- ناله كردن و داد زدن).

سقب- بچّه شتر نر در مقابل مادّه.

واژه‌ حَال‌- در لغت براى صفتى است كه در موصوف بكار مى‌رود و در

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 567
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست