responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 573

در آخرت كه در اين معنى تحيّت و تحيّات گفتن صرفا براى خدا است (التّحيّات للّه).

و آيه (وَ يَسْتَحْيُونَ‌ نِساءَكُمْ‌- 49/ بقره) يعنى: زنانتان را باقى مى‌گذاردند و نمى‌كشتند.

حَياء- خود دارى نفس از زشتيها و ترك زشتيهاست، لذا مى‌گويند: حيى- كه اسم فاعلش- حىّ- است، استحيا- اسم فاعلش مستحى است.

و نيز گفته شده- يستحى- اسم فاعلش- مستحى- است.

خداى تعالى گويد:

(إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي‌ أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها- 26/ بقره).

(وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِ‌- 53/ احزاب).

روايت شده است كه‌

«إنّ اللّه تعالى يستحى من ذى الشّيبة المسلم أن يعذّبه».

استحيا در اين آيات و روايات خوددارى نفس نيست زيرا او منزّه از آن است كه چنين وصف شود، بلكه مراد اينست كه خداوند تعذيب‌شان نمى‌كند و لذا روايت شده است كه‌

«إنّ اللّه‌ حَيِيٌ‌».

يعنى خداوند، او گذارنده زشتى‌ها و فاعل نيكى‌ها است.

حوي‌

: خداى عزّ و جلّ گويد: (فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوى‌- 5/ اعلى).

يعنى: سخت سياه رنگ كه اشاره به- الدّرين يعنى علف ريز خشك و سياه است مثل سخن اين شاعر:

و طال حبس بالدرين الأسود

يعنى: مدّت ماندن در آن زمين قحطى زده، طولانى شد.

گفته‌اند: غُثاءً أَحْوى‌- در آيه تقديرش (وَ الَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعى‌- 5/ اعلى) است،

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 573
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست