responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 600

كه خداوند تعالى در قرآن ذكر كرده است بر همين معنى اخير است كه غير از زيانهاى مالى و دستآوردهاى دنيائى، و تجارتى بشرى است.

خسف‌

: خُسُوف‌ يعنى ماه گرفتگى و- كسوف- يعنى خورشيد گرفتگى.

گفته‌اند- كسوف- براى ماه و خورشيد هر دو بكار مى‌رود و حالتى است كه مقدارى از نور آنها كم مى‌شود، ولى خسوف وقتى است كه همه قرص ماه و خورشيد تاريك شود.

خداى تعالى گويد: فَخَسَفْنا بِهِ‌[1] وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ‌- 81/ قصص) (كه در باره مدفون‌


[1] قسمتى از آيه 81/ قصص در باره قارون يعنى نماينده استكبار پيشگان و مال اندوزان و زر پرستان جامعه بشرى است كه ترجمه آياتش چنين است:« قارون از خويشان موسى بود و بر آنها ستم كرد و ياغى شد كليد صندوقهاى آهنى و زر و سيمش را بسختى برايش حمل مى‌كردند قومش باو گفتند مغرور مباش كه خداوند تبهكاران را دوست ندارد بوسيله اين ثروت باد آورده افزون از حدّ كه از زمين و جهان خدا بتو رسيده سراى آخرت و جهان جاويد فراهم كن بهره خويش نيز بر گير و بازاء نصيب دنيائيت فساد در زمين راه مينداز( إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ) پاسخ دادن اين مال و سرمايه بهره علم و دانش من است او نمى‌دانست كه قوى‌تر از او را در گذشته هلاك كرديم، قارون مغرور با تمام تجمّل و زينت و اسكورت خويش در ميان مردم ظاهر مى‌شد دنيا دوستان نيز آرزوى ثروت او را مى‌كردند ولى كسانى كه دانش حقيقى داشتند بآنها مى‌گفتند واى بر شما كسانيكه از قارونها و بتها گسسته و به اللّه پيوسته‌اند و بشايستگى عمل مى‌كنند بهره و پاداش خدائيشان نيكوتر است و تنها پايداران و صابرانى بآن مى‌رسند، آنگاه خداوند آيه فوق را بيان مى‌كند كه قارون را با خانه‌اش كه مركز سرمايه تفاخر و زر و سيمش بود در زمين فرو برديم و در حالى به گور پر غرورش سرنگون شد كه هيچكس ياريش نكرد زيرا او از يارى شوندگان نبود».

دو نكته تفسيرى علمى و اعجاز قرآن در اين داستان وجود دارد:

اوّل- اينكه قارون مى‌گويد: إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ عِنْدِي‌- 78/ قصص).

يعنى: در اثر علمى كه دارم قارون شدم و ما امروز قدرتهاى جهانى را مى‌بينيم كه با همان منطق قارونى دنيا خوارند، و بر جهانيان استكبار مى‌ورزند.

دوّم- اينكه سرنوشت محتوم قارونيان تاريخ خوارى و بد نامى است و عبارت- به و بداره- يعنى خودش و متعلّقات زندگيش سرنگون شد، دورنمائى است از آينده دنياى قارونيان و گورشان و مژده‌اى به مستضعفين صالح عالم كه جهان از آن ايشان است و لطمه‌اى از قارونها نخواهند ديد.

بگفته سعدى:

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 600
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست