(آيات اخير همگى در صفت اوضاع طبيعت در آستانه قيامة است).
خشي
: الخَشْيَة، بيمى است كه با تعظيم و
بزرگداشت چيزى همراه است و بيشتر اين حالت از راه علم و آگاهى نسبت بچيزى كه از آن
خشيت و بيم هست حاصل مىشود لذا دانشمندان مخصوص چنان حالتى هستند، كه فرمود:
و يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ
خَشْيَةً- 77/ نساء).
و فرمود: الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ
اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ- 39/ احزاب).
و وَ لْيَخْشَ
الَّذِينَ ...- 9/ نساء).
يعنى: تا با درك و فهم از گناهش پروا دارند.
خداى تعالى فرمايد: خَشْيَةَ إِمْلاقٍ- 31/ اسراء) يعنى: فرزندانتان را از بيم آنكه نكند به آنها سختى و
قحطى برسد نكشيد.
و آيه وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ- 11/ يس) بهشت براى كسى است كه بمقتضاى شناخت او در جانش حالتى از
پرهيزكارى و پروا هست.
خصص
: التَّخْصِيص و
الاخْتِصَاص و الخُصُوصِيَّة و
التَّخَصُّص يعنى اختصاص يافتن و مربوط شدن جزئى از چيزى بآنچه كه در كلّى با آن
چيز همسان نيست و مشاركت ندارد (مثل اختصاص يافتن ابرو به چهره آدمى در حالى كه از
جنس پوست و گوشت چهره نيست امّا جزئى از چهره است) و اين واژه بر خلاف واژه