responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 607

گوئى كه فسق يعنى با ذلّت و خلافكارى غير خداى پرستيدن است كه نتيجه‌اش خصومت با انبياء و پاكان است).

خضد

:[1]: خداى تعالى گويد: فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ- 28/ واقعه).

يعنى شاخه‌اى يا درختى كه خارش بريده و زدوده شده.

گفته مى‌شود- خَضَدْتُهُ‌ فَانْخَضَدَ (خارش را زدودم و چنان شد كه اسمش‌ مَخْضُود، خَضِيد و خَضْد- است.

خَضْد مثل نقض- بجاى اسم مفعول يعنى- خُضُود و منقوض- بكار مى‌رود و از اين تعبير عبارت:

خَضَدَ عنق البعير است- يعنى گردن شتر را شكست كه شكستن براى- خضد- بطور استعاره بكار رفته است.

خضر

: خداى تعالى گويد: فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ‌ مُخْضَرَّةً- 63/ حجّ)- (زمين سبز مى‌شود) و آيه‌ ثِياباً خُضْراً- 31/ كهف) خَضِرَةً- جمع- أَخْضَر است و خُضْرَة- رنگى است ميان سياه و سپيد يعنى سبز پر رنگ كه بسياهى نزديكتر است و شبيه‌تر است از اينجهت سياه را سبز گفته‌اند و سبز را سياه چنانكه شاعر گويد:

قد أعسف النّازح المجهود معسفة

فى ظلّ أخضر يدعوها مه البوم‌[2]


[1] و حديثى از اين واژه روايت شده كه قريش و دشمنان پيامبر، و اسلام مى‌پنداشتند چون پيامبر فرزند ذكورى ندارد بنابر اين دين اسلام و حكومت اسلامى منقطع خواهد شد كه البتّه اين طرز تفكّر از همان اساس، و بناى حكومت اريستو كراسى يعنى حكومت اشرافيت كه يكى از اصولش اصل توارث در زمامدارى است سر چشمه گرفته بود و خداوند اساس حكومت اشرافيت را با نداشتن فرزند ذكور پيامبر بر هم زد و سوره كوثر اشاره به همين مطلب است كه انتشار خير و بركت نبوّت از خاندانت بوسيله فرزندى كه زمامدار نخواهد بود و دختر است در جهان گسترده مى‌شود و آنكه چنان طرز فكر اشرافى دارد و مى‌گويد: پس از فوت پيامبر6 دينش بر پا نخواهد بود منقطع مى‌شود خود آنها از آثار خير محرومند هر چند كه دهها فرزند و خروارها زر و سيم، يا سرزمينهاى و املاك فراوان داشته باشند و گفت:

إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ- 3/ كوثر) و حديثى كه اين آيه و آينده اسلام را روشن مى‌كند اينست كه« تقطع به دابرهم و تخضد به شوكتهم».

با اسلام و ادامه اساس اسلام همه نقشه‌هاشان بر باد رفته، از ياد خير محروم مى‌شوند و شوكتشان كه همان خار وجوديشان است شكسته خواهد شد.

( مجمع البيان- 10/ 550- مجمع البحرين 3/ 43).

[2] شعر فوق از ابو الحرث ملّقب به ذو الرّمه است اشعارش بيشتر در مدح حكّام اموى و وصف و. غزل است كه او را در طبقه- اخطل و فرزدق و جرير بحساب مى‌آورند جز اينكه تقواى اسلامى را رعايت نكرده و شعرش را در خدمت امويان و خمّاران( مى خوارگان) قرار داده و از اينجهت ديوانش اوّلين بار در انگلستان توسّط مكارت نى در سال 1919 ميلادى چاپ شده در شعر فوق مى‌گويد:

ستمكار بيگانه( در مآخذ ديگر بجاى المجهود- واژه- المجهول آمده است) كوشش كرد كه در سايه فريبكارى در دوستى و موّدت دير پاى ما با ستمگرى اخلال كند كه جغد بوم مرگ او را فرا خواند و سرش را طلبيد.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 607
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست