اوّل- سببى كه فعلش و كارش ممنوعيّت دارد مثل خوردن مسكرات و خطائى
كه در اثر خوردن آن از او سر مىزند و بوجود مىآيد كه نتيجه خطا و گناه از او دور
نمىشود.
دوّم- سببى كه فعلش و كارش ممنوعيّت نداشته مثل تير انداختن بسوى
شكار.
خداى تعالى فرمايد: وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ
جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ- 5/ احزاب).
يعنى: (براى شما در آنچه كه بخطا انجام دهيد گناهى نيست مگر آنچه را
كه دلهاتان قصد و عمد كند و نيّت خطا كارى داشته باشد).
و آيه وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ
إِثْماً- 112/ نساء) خطيئة در اينجا همان چيزى است كه از روى قصد و عمد به
آن كار رسيده باشد.
خداى تعالى گويد: وَ لا تَزِدِ
الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلالًا- 24/ نوح) و مِمَّا خَطِيئاتِهِمْ-
25/ نوح).
و إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنا رَبُّنا
خَطايانا- 51/ شعراء).
و وَ لْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ- 12/ عنكبوت).
و وَ ما هُمْ بِحامِلِينَ مِنْ خَطاياهُمْ مِنْ شَيْءٍ- 12/ عنكبوت).
و وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ
الدِّينِ- 82/ شعراء) جمع آن خطيئات و خطايا- است.
در اين آيه كه خداى تعالى گويد:
نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ- 58/ بقره) اين خطائى است
كه با قصد انجام شده و- خَاطِي-
همان گناهكار عمدى است كه قصد گناه كردن داشته، و بر اين اساس است آيه:
وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُنَ- 37/ حاقّه).
(اين آيه فرجام و سرنوشت همان كسى است كه خداوند مىگويد: به معاد
ناباور بود و مسكينان بىتوجّه، لذا خورشش در دوزخ همانهاست كه در دنيا به