فرس خَفِيف
و فرس ثقيل- در وقتى كه در زمان واحد يكى از اسبان بيشتر از ديگرى مىدود.
3- سبكى و سنگينى چيزى باعتبار گوارا بودن يا ناگوارا بودن چيزى است
كه در اين مورد هر چيزى يا كار شيرين و گوارا-
خَفِيف- مىشمرند كه واژه خفيف در اين مورد مدح است و واژه- ثقيل- براى
ناگوار و ناپسند خداى تعالى گويد:
الْآنَ خَفَّفَ
اللَّهُ عَنْكُمْ- 66/ انفال.) و فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ- 76/ بقره). و حَمَلَتْ حَمْلًا
خَفِيفاً- 189/ اعراف).
كه آيه اخير را من از همين معنى مىبينم. (يعنى مدح).
(منظور راغب ; اينست كه باردار شدن زن به فرزند اگر چه از
نظر حمل و بار وزنى بر او تحميل مىشود ولى چون آبستن شدن با رضاى خاطر و همراه با
بهرهمندى است لذا- خفيفا- نيز در آيه بصورت مدح بكار رفته است و از معنى سوّم
خفيف يعنى گوارا بودن است).
4- خَفِيف در معنى سبكسرى و كم خردى است چنانكه-
ثقيل- هم در معنى وقار و متانت است پس در اين مورد خفيف- ذمّ و ناپسند است و ثقيل-
مدح و پسنديدگى.
5- خَفِيف در اجسامى بكار مىرود كه شأن آنها
اينست كه بر اجسامى كه از آنها پائينترند و ثقيلند مثل زمين و آب، برتر باشند
(همچون بخار و افعال اين واژه- خَفَ، يَخِفُ، خَفّاً، و خِفَّةً، خَفَّفَهُ
تَخْفِيفاً، و تَخَفَّفَ تَخَفُّفاً و اسْتَخْفَفْتُهُ- است.
كالاى سبك را هم- خفيف گويند، همينطور- كلام خفيف يعنى سخنى كه
بآسانى بر زبان جارى شود.
خداى تعالى گويد: فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ
فَأَطاعُوهُ[1]- 54/ زخرف).
[1] تمام آيه چنين است: فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً
فاسِقِينَ- 54/ زخرف)
مربوط بسخن فرعون بعد از گفتگو با موسى( ع) است كه بمردم مصر مىگويد من از اين
آدمى كه چيزى ندارد برتر و بهترم او حتّى نمىتواند درست سخن بگويد چرا طلا و
دستبندهاى زرّين ندارد و فرشتههايى كه. مىگويد دستشان در دست او نيست. فرعون
آنمردم را كه فاسق بودند سبك شمرد آنها نيز او را گردن نهادند و اطاعت كردند. نكته
در خور دقّت در آيه اينست كه همواره پرستش فرعونها بر زمينههاى فسق و فجور بر
جامعه مبتنى است و از اين سبب همگى بعذاب و فرجامى عياشىهاى خويش مبتلا مىشود و
با خوارى و درد در دريا غرق مىشوند در پايان آيه مىفرمايد سَلَفاً وَ مَثَلًا لِلْآخِرِينَ- 56/ زخرف) ايشانرا سرگذشتى عبرت آموز و داستانى شايسته توجّه براى
آيندگان قرار داديم.