responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 619

خَوَافِي‌- جمع‌ خَافِيَة- يعنى پرهاى زير بال حيوانات كه در نشستن روى زمين و غير پرواز پوشيده است.

پرهاى بلند بال را- قوادم- گويند.

خلل‌

: الْخَلَلُ‌، شكاف و فاصله ميان دو چيز، جمع آن- خِلَال‌ است مثل:

خَلَل‌ الدّار- شكاف و روزن خانه.

خَلَل‌ السّحاب- فاصله ابرها و لابلاى آنها كه باران از آن مى‌ريزد.

خَلَل‌ الرّماد- لابلاى خاكستر.

خداى تعالى در صفت ابر گويد: فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ‌- 43/ نور) (بارانها را مى‌بينى كه از خلال ابرها فرو مى‌ريزند).

و آيه‌ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ- 5/ اسراء) (در ميان خانه‌ها براى سركوبيشان آمد و شد كردند).

شاعر گويد:

أرى خلل الرّماد و ميض جمر[1]

و آيه‌ وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ‌- 37/ توبه) يعنى در ميانتان سخن چينى، و فساد كردند.

خِلَال‌- چيزى است كه دندانها و ديگر چيزها را با آن پاك و تميز مى‌كنند.


[1] مصراع شعر فوق مربوط به داستان حكومت بنى اميّه است كه چون ابو مسلم در خراسان كارش بالا مى‌گيرد و كار نصر بن سيّار حاكم دست نشانده مروان حمار در خراسان رو بضعف مى‌گرايد نامه‌هايى پياپى بمروان مى‌نويسد و ظهور عبّاسيان را باو اطّلاع مى‌دهد و از وضع ابو مسلم خبر مى‌دهد كه ابو مسلم مردم را براى بيعت با ابراهيم بن محمّد بن على بن عبد اللّه بن عباس دعوت مى‌كند و ضمن آخرين نامه‌اش شعر فوق را بدين مضمون مى‌نويسد:

1-

سألتُ حبيبى الوصلَ منه دُعابَةً

و أعْلَمُ أنَّ الوصل ليس يكونُ‌

فمَاسَ دلالًا و ابتهاجاً و قال لى‌

برفقٍ مجيباً( ما سألتَ يَهُونُ)

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 619
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست