و يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ-
17/ واقعه).
گفته شده- مُخَلَّدُونَ-
يعنى بحالت خويش باقيند بطوريكه حالات گوناگون آنها را فرا نمىگيرد و تغيير حالت
نمىدهند و يا اينكه مُخَلَّدُونَ از
واژه- خلدة- است (خَلَدَة- يعنى گوشواره و دستياره زرّين، پس مُخَلَّدُونَ يعنى با گوشواره و دستياره
مزّين و پيراسته هستند، خلدة نوعى از گوشواره است).
إِخْلَادُ الشّيئ- باقى گذاردن و ثابت
كردن چيزى بطوريكه حكم هميشگى بودن و بقاء دائمى بر آن بشود و بر اين معنى سخن
خداى سبحان است كه:
يعنى: او بزمين دل بست و متّكى شد بگمان اينكه در زمين جاودان خواهد
بود.
خلص
: الْخَالِص، مثل- صافى يعنى پاك و
پالوده، جز اينكه، در جسم خالص يا هر چيزى خالصى، آثار آميختگى با چيزى كه قبلا در
آن بوده پيوسته وجود دارد ولى در معنى صافى گفتهاند از مشوب بودن با چيز ديگرى
بكلّى پاك است و اثر آميختگى در آن نيست.