نيكوست كه مجموع مالش از راه پسنديده و
روائى فراهم شده باشد و در اين معنى خداى فرمايد:
قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ- 215/ بقره).
و وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ- 273/ بقره).
و فَكاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْراً- 33/ نور).
در مورد اين آيه گفته شده مقصود مالى است كه از سوى ايشان فراهم آيد
يعنى اگر دانستيد كه آزادى بندگان بسود شما و ايشان است و يا فايده و ثواب و پاداش
خير دارد (پس چنان كنيد).
خير و شر از نظر (قواعد ادبى) دو صورت دارد:
اوّل- چنانكه گفته شده هر دو اسم باشند مانند اين آيه وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ- 104/ آل عمران).
دوّم- بصورت صفت و در معنى أفعل (صفت تفضيلى) مثل:
آيات نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها- 106/ بقره) (نيكوتر از آن مىآوريم) و
وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ- 184/ بقره) (و اگر روزه
بگيريد برايتان بهتر است).
كه در آيه اخير واژه- خير- هم ممكن است اسم باشد و هم صفت.
و آيه وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى- 197/ بقره) در معنى برتر و بهتر بودن تقوى و پرهيزكارى است.
پس خير- گاهى نقطه مقابل شرّ و بدى است و گاهى در برابر زيان و ضرر
مثل آيات: