(اگر كسانى را كه در آيات ما به سرگرمى و تفريح مىپردازند ديدى از
آنها روى گردان تا در سخن ديگر وارد شوند).
أَخَضْتُ دابّتى فى الماء- ستورم را
در آب وارد كردم.
تَخَاوَضُوا فى الحديث- به گفتگو
پرداختند.
خيط
: الْخَيْطُ- يعنى طناب و ريسمان كه
معروف است جمع آن خُيُوط فعلش-
خِطْتُ الثّوب أَخِيطُهُ خِيَاطَةً و خَيَّطْتُهُ تَخْيِيطاً است. يعنى جامه را
دوختم.
خِياط: سوزن خيّاطى، خداى تعالى گويد: حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ- 40/ اعراف) (كه در واژه جمل توضيح داده شده).
كه خيطة- بطور استعاره براى ميخ و طناب بكار رفته است.
روايت شده است كه عدى بن حاتم دو تكّه ريسمان سياه و سپيد جلوى خود
گذاشته بود و سحرى مىخورد و بآنها نگاه مىكرد آنقدر بخوردن سحرى ادامه داد تا
رنگ ريسمانها را از هم تشخيص داد و پيامبر عليه الصّلاة و السّلام را از اين كار
خبر داد و پيامبر 6 فرمود:
«إنّك لعريض القفا إنّما ذلك بياض النّهار و سواد اللّيل».
يعنى: (تو كار بيهودهاى را دنبال كردى منظور از آيه آشكار شدن
سپيدى