خِيطَ الشّيبُ فى رأسه- يعنى سپيدى موى و پيرى
بر سرش، چون ريسمان سپيد ظاهر شد. (اين معنى در قرآن با عبارتى زيبا و شكوهمند در
تشبيهى ادبى آمده است كه اشْتَعَلَ الرَّأْسُ
شَيْباً- 4/ مريم يعنى شعله جوانى و دوره پر شورى و حرارت سر فرو نشسته و
خاكستر سپيد آن حرارت از موهاى سر ظاهر شده است، گويى كه خود آتشى سپيد است).
الْخَيْط- شتر مرغ، جمعش-
خِيطَان- است.
نعامة- خَيْطَاء-
يعنى گردن دراز كه گوئى گردنش چون طنابى است.
خوف
: الْخَوْف- يعنى از نشانهاى پيدا و
ناپيدار منتظر چيزى مكروه و ناپسند شدن همانطور كه- رجاء اميدوارى و چشم داشت به
چيزى دوست داشتنى است از روى نشانهاى خيالى يا معلوم.
نقطه مقابل- خوف- امن است كه در كارهاى دنيوى و اخروى هر دو بكار
مىرود.
خداى تعالى گويد: وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ
وَ يَخافُونَ عَذابَهُ- 57/ اسراء) وَ كَيْفَ أَخافُ ما
أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ[1]- 81/ انعام).
يعنى: (از استراحتگاه و جاى آرام خويش پهلو بر مىدارند و خداى خويش
را
[1] سخن حضرت ابراهيم به نمروديان است كه مىگويد چگونه از
خدايانتان كه شريك گرفتهايد بيمناك شوم و حال اينكه شما از اينكه مشركيد
نمىترسيد.
و سپس مىگويد: كدام گروه شايسته ايمنى خاطر و بيمناك نشدن
هستند( استفهام انكارى است) كسانى كه ايمان خود را با ظلم و شرك نياميختند ايمنى
از آن ايشان است و ايشانند كه به راه راست و هدايت هستند.