responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 648

با بيم و اميد مى‌خوانند و ياد مى‌كنند).

و آيات‌ وَ إِنْ‌ خِفْتُمْ‌ أَلَّا تُقْسِطُوا- 3/ نساء) و وَ إِنْ‌ خِفْتُمْ‌ شِقاقَ بَيْنِهِما-/ 35 نساء).

كه عبارت خفتم به عرفتم تفسير شده است و حقيقت اينستكه مى‌گويد: اگر پس از شناختن آنها بيم آن داشتيد كه اختلافى ميانشان واقع شود، و مراد از (خوف از خدا) نه آنچيزى است كه از ترس و بيم در خاطر انسان مى‌گذرد، مثل شعور و فهم ترسيدن از شير، بلكه مراد خود دارى از گناهان و برگزيدن طاعات خداست، لذا گفته شده- تَخْوِيف‌- از سوى خداى تعالى تشويق به پروا داشتن و دور شدن از گناهان است و كسيكه گناهان را ترك نكرده خائف نيست، خداى تعالى گويد:

ذلِكَ‌ يُخَوِّفُ‌ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ‌- 16/ زمر).

خداوند مردم را از ترساندن شيطان و اهميّت دادن بترساندن او نهى مى‌كند كه نترسند مى‌گويد:

إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌- 175/ آل عمران).

يعنى: از وسوسه‌هاى شيطانى فرمان مبريد و باو توجّه نكنيد و آنها را پى نگيريد بلكه فرمانبرداريتان براى خدا باشد و توجّه و قصدتان هم به سوى او.

تَخَوَّفْنَاهُمْ‌- يعنى آنها را مذمّت كرد و عيبشان بر شمرد كه اقتضاى ترسيدن داشتن نقص و عيب است.

خداى تعالى گويد: وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائِي‌[1]- 5/ مريم).

پس بيم و خوف زكريّا از سرنوشت خاندان يعقوب اين بود كه نكند شريعت را رعايت نكنند و نظام دين را حفظ و نگهدارى ننمايند نه اينكه زكريّا مى‌خواست وارثى براى مالش داشته باشد آنطورى كه پاره‌اى از جهّال و نادانها گمان كرده‌اند.


[1] سخن حضرت زكريّاست كه چون از نداشتن جانشين براى حفظ شريعت بيم داشت و پير هم شده بود گفت: پروردگارا استخوانهايم از پيرى سست شده و موهاى سرم از تابش پيرى سفيد، همواره تو را خوانم، مرا فرزندى عطا كن كه من و خاندان يعقوب را وارث شود- وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا- پروردگارم او را پسنديده و شايسته چنان مقامى قرار ده.

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 648
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست