أَخْيَل- كلاغ زيتونى (زاغى) بخاطر اينكه رنگهاى
پرش سبز و سرخ و سياه و سفيد است و هر وقتى رنگى از آن بنظر مىآيد و لذا
گفتهاند:
كادت براقش كلّ لو
ن لونه يتخيّل
(پيوسته آن مرغ سه رنگ كوچك به رنگى تصوّر
مىشود).
خول
: خداى تعالى گويد: وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ- 94/ انعام).
خَوَّلْناكُمْ- يعنى آنچه را كه بشما
بخشيدم.
يعنى: (آنچه را كه به شما بخشيدم ترك كرديد و پشت سر نهاديد، كنايه
از فراموشى نعمتها و بخشايشهاى الهى است).
تَخْوِيل- در اصل بخشيدن نعمتهاى
خداوند است يا بخششى كه براى كسى نعمتى شود و نيز بخشيدن آنچه را كه لازم است آن
را تعهّد كند و بپردازد، چنانكه گويند:
فلان حال مال و خَائِلُ مال- يعنى او در سرپرستى و تعهّد نسبت بآن مال خوب اقدام مىكند و
تيماردار خوبيست.
خَال- لباسى است بسيار نرم (برد يمانى) كه از
نرمى تصوّر مىشود كه پوست حيوانات است و نيز:
خَال- نقطه سياه روى بدن كه مخالف رنگ بدن
است و عيبى است در بدن.
خون
: الْخِيَانَة و النّفاق يكى است جز
اينكه- خيانة- بيشتر در شكستن پيمان و امانت بكار مىرود ولى- نفاق- باعتبار خلاف
در دين است سپس اين دو معنى در هم تداخل نموده.
پس- خيانة- همين مخالفت با حقّ و پيمان شكنى در پنهانى است نقطه
مقابل خيانت، امانت است، گفته مىشود- خنت فلانا و خنت أمانة يعنى با او در حقّ
مخالفت كردم و در امانتش خيانت نمودم، و بر اين اساس خداوند فرمود: لا تَخُونُوا
اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ[1]
27/ انعام).
[1] يعنى خدا و رسول را خيانت نكنيد كه اماناتتان را در آن صورت
خيانت كرديد زيرا پيروى از. خداوند و پيامبرش متابعت از فطرت و حفظ همان امانتى
است كه در بارهاش فرمود
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، تا آنجا كه گفت: وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ- 72/ احزاب) يعنى آدمى با سرشت و نهاد
خدائيش حامل امانتى الهى است، نافرمانى و خيانت بخدا و رسول همان خيانت بامانتى
است كه در وجود انسان هست.