عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما- 10/ تحريم). (اشاره بهمسران حضرت نوح و
لوط 8 است كه سركشى و نافرمانى از امر آنها كردند و خيانت نمودند).
و آيه وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ- 13/ مائده) يعنى گروهى خائن از ايشان، و گفتهاند مردى خائن، كه-
رجل خائن و خائنة- هر دو صحيح است مثل داهية (مصيبت بزرگ) رواية (مشك صحرائى).
و نيز گفتهاند: خَائِنَة- در جاى مصدر است مثل- قم قائما- كه قائما بجاى مصدر است.
و آيه يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ- 19/ غافر) در همان معنى است كه گفته شد.
(و اگر مىخواهند با تو كجروى و خيانت كنند قبلا هم بخداوند خيانت
ورزيدند و خداوند ترا بر ايشان پيروزى داد، وَ اللَّهُ
عَلِيمٌ حَكِيمٌ- خدا دانائى حكيم است).
و آيه عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ- 187/ بقره) عبارت تَخْتانُونَ در اين آيه از مصدر- اخْتِيَان است، يعنى پياپى خيانت كردن.
در آيه نگفت- تخونون أنفسكم- زيرا عمل آنها خيانت نبود بلكه اختيان-
يعنى پياپى نادرستى و دغلى كردن بود، زيرا- اختيان- بر انگيخته شدن شهوت و ميل
پيوسته انسان براى دسترسى بخيانت است. و اين معنى همان است كه در آيه إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ-
53/ يوسف) از سوى خداى تعالى بآن اشاره شده است.
خوي
: اصل خَوَاء
خالى بودن است، مىگويند- خَوَى بطنه من الطّعام يَخْوِي خَوًى: معدهاش از غذا خالى شد. خَوَى الجوز خوى (گردو پوك شد). تشبيهى است