بهمان معنى، خَوَتِ الدّار تَخْوِي خَوَاءً- خانه بكلّى خالى و ويران شد.
خَوَى النّجم و أَخْوَى: ستاره غروب كرد در وقتى است كه باران مىبارد. (هوا صاف است) كه باز تشبيهى از خاك بودن است.
أخوى: رساتر از خوى- است چنانكه- أسقى- يعنى آب خوراندن از- سقى يعنى آن دادن بليغتر است.
تَخْوِيَة: تهى كردن و خالى نمودن فاصله ميان دو چيز است.