(يعنى: كافران به كژى و دروغ پيكار و مجادله مىكنند تا راه باطل خود
و ستيزه باطل خود را حقّ جلوه دهند و حقّ را دور كنند).
أَدْحَضْتُ حجّته فَدَحَضَتْ- كه اصلش از عبارت دحض الرّجل
يعنى كاويدن و كندن با پا و لغزيدن پاست، گرفته شده و معنى عبارت (يعنى- حجتش را
باطل كردم و چنان شد) كه در وصف مناظره و سخن گفتن رو در روى گفته مىشود، مثل
عبارت:
نظرا يزيل مواقع الأقدام- (مناظرهاى كه پافشاريهاى نظرى، و
موقعيّتهاى كلامى را سست مىكند و از بين مىبرد).
دَحَضَتِ الشّمس- كه براى دور شدن و
افول خورشيد، بطور استعاره گفته مىشود از همان معنى است.
دحو
: خداى تعالى گويد: وَ الْأَرْضَ بَعْدَ
ذلِكَ دَحاها[1]- 30/ نازعات). يعنى: و بعد از
[1] عبارت راغب ; در تفسير- دحو- چنين است- دحاها اى
أزالها عن مقرّها- و تفسير مطابق با واقع است ولى اكثر مفسّرين- دحو را گستردن و
پهن كردن تفسير نمودهاند و حال اينكه جابجائى و حركت زمين كه قرآن آنرا با واژه-
مهد- بيان كرده بهترين تفسير- دحاها است كه زمين. همچون گاهواره حركت و رفت و
برگشت دارد. أَ لَمْ
نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً- 6/
نباء) آيا زمين را از نظر كمّى و كيفى و بهره دهى همانند گاهواره قرار نداديم، و
مىبينيم كه انسانها بر روى زمين همچون كودكان در مهد استراحت مىكنند، بهرهمند
مىشوند و رشد مىكنند، چقدر تشبيه واقعى و ادبى شكوهمنديست، زيرا در حركت
گاهوارهاى است كه طفل مىخوابد و لذا در ماشين و هر چيز كه متحرّك است حالت خواب
و استراحت بانسانها دست مىدهد چه تعبيرى و تشبيهى رساتر و نيكوتر از گاهواره براى
زمين مىتوان بيان كرد جز در كلام خدا.
آيه دوّم هم كه راغب شاهد مثال آورده است باز توجّه او بحركت،
و جابجا شدن زمين است زيرا- رجفه- يعنى حركت سخت و مرجفون- همانهائى هستند كه با
اخبار ناروا و شايعات مردم را مضطرب و بحركت در مىآورند.