كه بر انسان غلبه دارد مثل: حالت نشستن (كه
نشستن براى انسان حالتى طبيعى و از او جدا نشدنى است چه در حالت برخاستن از خواب
كه مىخواهد بنشيند و چه در حالت ايستادن، پس نشستن جزء طبيعت آدمى است).
دع دَاعِيَ اللّبن[1]-
مقدارى از شير را در پستان بگذار و آنرا ندوش تا مجدّدا شيرش افزون شود (چون مقدار
شيرى كه دوشيده نمىشود باعث جمع شدن مجدّد شير در پستان مىشود گوئى كه آن
باقيمانده بقيّه را به خود مىخواند و لذا- داعى و داعية- خوانده مىشود).
ادِّعَاء- اينست كه كسى چيزى را از خودش بداند.
الدُّعَاء في الحرب- نام و نسب خود را
در ميدان جنگ گفتن (در جنگهاى گذشته كه تن به تن بود دلاوران با خواندن رجز خود را
معرّفى مىكردند).
خداى تعالى گويد: وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ نُزُلًا- 31/ فصّلت). يعنى: آنچه را كه مىخواهيد.
(بقيّه آيه چنين است- إِلَّا أَنْ قالُوا
إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ- همين كه بلا و عذاب
[1] داعى اللّبن- اينستكه مىگويد چيزيكه سبب نزول و ريزش بقيّه
شير در پستان مىشود رها كن و آنرا ندوش زيرا وقتى كه دوشنده آنمقدار را ندوشد و
گذاشت تا بچه آن حيوان زير پستان مادرش برود و شير بخورد مادر او از شير خوردن
بچّهاش لذّت مىبرد و همين حالت شادى او باعث افزون شدن مجدّد شير در پستان است.(
تهذيب اللّغه).
[2] ابن منظور بنقل از ابو اسحق صابى در تفسير آيه أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا
دَعانِ- 186/ بقره)
مىنويسد دعا و خواندن خداى تعالى سه گونه است:
اوّل- دعا در توحيد و ثناى براى او مثل اينكه مىگوئى- يا لا
اله الّا انت- و همينطور- ربّنا لك الحمد- كه با گفتن اين عبارات خداى را ابتداء
با- يا- و ربّنا- دعوت كردهاى آنگاه توحيد و ثنايش مىآورى مثل آيه وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي
أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي- 60/ غافر) كه عبادت نوعى دعاست و در اين
آيه- ادْعُونِي- را عبادة تفسير نمودهاند. دوّم- در
معنى خواستن و پرستش كردن و طلب كردن بخشش، و رحمت از اوست مثل اينكه مىگويى-
اللّهمّ اغفر لنا.
سوّم- دعا براى بهرهمند شدن از دنيا چنانكه مىگوئى- اللّهمّ
ارزقنى مالا و ولدا- كه اين هر سه يعنى: 1- دعا براى توحيد و ثناء 2- براى بخشش و
رحمت معنوى 3- براى بهره مادّى و دنيوى، دعا ناميده مىشود زيرا انسان در هر سه
مورد با گفتن- يا اللّه- يا ربّ- يا رحمن سخن خود را آغاز مىكند و از اين روى
آنرا دعا گويند. در حديثى از پيامبر6 هست كه: فرمود: بيشتر دعاء من و دعاء
انبياء در عرفات- لا
إِلهَ إِلَّا اللَّهُ^-
وحده لا شَرِيكَ
لَهُ ... لَهُ
الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ است.
تهليل، تحميد، و تمجيد هم دعاست ولى ازهرى دعا را رغبت و ميل
بسوى خداى تعالى مىداند الدّعاء الرّغبة الى اللّه عزّ و جلّ( لس 14/ 257) مجمع
البحرين 1/ 141- تهذيب اللّغه 2/ 235).