responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 679

كه بر انسان غلبه دارد مثل: حالت نشستن (كه نشستن براى انسان حالتى طبيعى و از او جدا نشدنى است چه در حالت برخاستن از خواب كه مى‌خواهد بنشيند و چه در حالت ايستادن، پس نشستن جزء طبيعت آدمى است).

دع‌ دَاعِيَ‌ اللّبن‌[1]- مقدارى از شير را در پستان بگذار و آنرا ندوش تا مجدّدا شيرش افزون شود (چون مقدار شيرى كه دوشيده نمى‌شود باعث جمع شدن مجدّد شير در پستان مى‌شود گوئى كه آن باقيمانده بقيّه را به خود مى‌خواند و لذا- داعى و داعية- خوانده مى‌شود).

ادِّعَاء- اينست كه كسى چيزى را از خودش بداند.

الدُّعَاء في الحرب- نام و نسب خود را در ميدان جنگ گفتن (در جنگهاى گذشته كه تن به تن بود دلاوران با خواندن رجز خود را معرّفى مى‌كردند).

خداى تعالى گويد: وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ‌ نُزُلًا- 31/ فصّلت). يعنى: آنچه را كه مى‌خواهيد.

الدَّعْوَى‌- ادّعاء- خداى تعالى گويد: فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا- 5/ اعراف)[2].

(بقيّه آيه چنين است- إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ‌- همين كه بلا و عذاب‌


[1] داعى اللّبن- اينستكه مى‌گويد چيزيكه سبب نزول و ريزش بقيّه شير در پستان مى‌شود رها كن و آنرا ندوش زيرا وقتى كه دوشنده آنمقدار را ندوشد و گذاشت تا بچه آن حيوان زير پستان مادرش برود و شير بخورد مادر او از شير خوردن بچّه‌اش لذّت مى‌برد و همين حالت شادى او باعث افزون شدن مجدّد شير در پستان است.( تهذيب اللّغه).

[2] ابن منظور بنقل از ابو اسحق صابى در تفسير آيه‌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ‌- 186/ بقره) مى‌نويسد دعا و خواندن خداى تعالى سه گونه است:

اوّل- دعا در توحيد و ثناى براى او مثل اينكه مى‌گوئى- يا لا اله الّا انت- و همينطور- ربّنا لك الحمد- كه با گفتن اين عبارات خداى را ابتداء با- يا- و ربّنا- دعوت كرده‌اى آنگاه توحيد و ثنايش مى‌آورى مثل آيه‌ وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي‌- 60/ غافر) كه عبادت نوعى دعاست و در اين آيه- ادْعُونِي‌- را عبادة تفسير نموده‌اند. دوّم- در معنى خواستن و پرستش كردن و طلب كردن بخشش، و رحمت از اوست مثل اينكه مى‌گويى- اللّهمّ اغفر لنا.

سوّم- دعا براى بهره‌مند شدن از دنيا چنانكه مى‌گوئى- اللّهمّ ارزقنى مالا و ولدا- كه اين هر سه يعنى: 1- دعا براى توحيد و ثناء 2- براى بخشش و رحمت معنوى 3- براى بهره مادّى و دنيوى، دعا ناميده مى‌شود زيرا انسان در هر سه مورد با گفتن- يا اللّه- يا ربّ- يا رحمن سخن خود را آغاز مى‌كند و از اين روى آنرا دعا گويند. در حديثى از پيامبر6 هست كه: فرمود: بيشتر دعاء من و دعاء انبياء در عرفات- لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ^- وحده‌ لا شَرِيكَ لَهُ‌ ... لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ است.

تهليل، تحميد، و تمجيد هم دعاست ولى ازهرى دعا را رغبت و ميل بسوى خداى تعالى مى‌داند الدّعاء الرّغبة الى اللّه عزّ و جلّ( لس 14/ 257) مجمع البحرين 1/ 141- تهذيب اللّغه 2/ 235).

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 679
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست