[1] ريز ريز شدن و خرد شدن ناگهانى كوه دليل و برهانى بسيار عالى
و در خور توجّه بر حركت سريع زمين و كوهاست كه خداوند آنرا براى موسى( ع) بيان
مىكند كه علّتى بر هرگز نديدن خداست او از خدائى كه با او تكلّم مىكند و وحى
مىرساند مىخواهد كه خودش را به او بنماياند آنهم با نظر كردن و ديدن چشم ظاهرى
يعنى تقاضاى ديدن حقيقت كلّ عالم و هستى و حيات كه امرى ناممكن است. به موسى وحى
مىشود بكوه بنگر اگر در جاى خودش قرار گرفت مرا هم خواهى ديد و چون با امر و
فرمان خداى كه راغب هم در ذيل واژه- جلو- گفته است ناگهان كوه بيك چشم بهم زدن، و
طرفة. العين فرو مىريزد و ريز ريز مىشود و موسى چون سابقه ذهنى از وحى خداوند را
كه ديدن خود را تعليق بمحال يعنى ديدن حركت سريع زمين و كوه كرده بود بياد مىآورد
و صحنه ريزش ناگهانى كوه را مىبيند و از خشيت و شكوه موضوع به روى در مىآيد و
بيهوش مىشود پس از رفع بيهوشى مىگويد: خدايا از سخنم و تقاضايم توبه كردم و من
نخستين مؤمنم.
در اين آيات با صراحت و روشنى حركت بسيار سريع و غير قابل
تصوّر رؤيت زمين با عبارت
فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ- 143/
اعراف) يعنى شرط تعليق بمحال رؤيت خداوند اثبات مىشود و اگر انسان مىتوانست از
زمين جدا شود و تمام كره زمين را با تمام عظمتش كه معلّق در هواست و بسرعت حركت
مىكند ببيند همانند خرد شدن كوه در نظر موسى همه انسانها مدهوش مىشدند همانگونه
كه در داخل قطار سريع السّير بمحض نگاه كردن بحركت معكوس زمين اطراف و نزديك قطار
چشم خيره مىشود و پس از اندكى مدّت حالت سر گيجه باو دست مىدهد و ادامه آن
ناممكن است ديدن حركت زمين هم با آن سرعت و عظمت بيهوشى انسانها مىانجامد و شايد
تفسير آيه لَوْ أَنْزَلْنا
هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ
اللَّهِ- 21/ حشر) نيز
همين باشد كه قرآن حامل جلوهاى و اشاراتى از ملكوت و تجلّى خداست كه اگر بر
كوههاى سخت و سهمگين آن ملكوت تجلّى كند در برابرش خرد و نرم مىشود.