responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 682

واژه- دُكَّان‌[1]- نيز از همين ريشه است.

الدَّكْدَاك‌- ريگ نرم و شن و ماسه.

أرض‌ دَكَّاء- دشت و زمين هموار جمعش- الدُّكُ‌- است.

ناقة دَكَّاء- شتر بى‌كوهان كه تشبيهى است بزمين صاف و هموار.

دلل‌

: الدِّلَالَة، يعنى آنچه را كه بوسيله آن شناسائى چيزى حاصل مى‌شود دلالت الفاظ بر معنى و دلالت اشارات و رمزها و نوشته‌ها و پيمانها در حساب.


[1] دكّة سكّو و جاى بلند و مرتفعى است كه براى نشستن مى‌سازند و معرّب از فارسى است. دكّان كه معروف است از همين واژه است. در عربى وقتى درخت خرمائى كج مى‌شود زيرش دكانى مى‌سازند تا بيشتر كج نشود.

فارابى هم در معنى- طلل- مى‌نويسد: طلل چيزى است كه از خرابه‌هاى خانه‌ها مثل دكان باقى مى‌ماند.

صاحب غرائب اللّغة، دكان را معرب از فارسى مى‌داند. نويسندگان المعجم الوسيط- دكان- را معرب و در ذيل واژه- دكن- يعنى انباشته متاع روى هم آورده‌اند كه جمع آن- دكاكين- است.

رافعى از قول سيبويه و اخفش نقل مى‌كند كه حرف( ن) در دكان زايد است. چنانكه واژه- سلطان- حرف نونش زيادى است.

امّا رافعى- دكان- را به معنى حانوت- و از همان- دكن يعنى انباشتن مى‌داند.

( غرائب اللّغة/ 228- مصباح 1/ 239- الوسيط 1/ 291).

نام کتاب : ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نویسنده : راغب اصفهانى، حسين بن محمد    جلد : 1  صفحه : 682
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست